ایران در انتهای منحنی آب جهانی
به گزارش وفاق ملی، قاسم محمدی، عضو کمیسیون کشاورزی مجلس هشتم، در گفتوگویی تفصیلی با ایسنا، وضعیت ذخایر آبی کشور در فلات مرکزی ایران را فاجعهبار خواند و تصریح کرد: ایران از نظر جغرافیایی ذاتاً کشوری کمآب است. اگرچه تنوع اقلیمی داریم، اما همواره با بحران تاریخی کمآبی مواجه بودهایم.
وی با اشاره به طبقهبندی کشورها از نظر دسترسی به منابع آبی، ایران را در ردیف کشورهایی با کمترین بهرهمندی از ذخایر روزمینی و زیرزمینی قرار داد و افزود: سابقه تمدنی ایران در بهرهبرداری از آب بسیار غنی است، اما در دهههای اخیر بهدلیل ضعف در مدیریت و ناتوانی در بهروزرسانی فناوریها، عملاً به نقطه بحران رسیدهایم.
از نهضت سدسازی تا سقوط سفرههای زیرزمینی
محمدی با مرور روند سدسازی در ایران، آن را گرچه در آغاز مفید برای مهار روانآبها دانست، اما تأکید کرد که در ادامه، این سیاستها باعث تغییر اقلیم دشتهای پاییندست و نابودی تدریجی سفرههای آب زیرزمینی شد.
او گفت: «در گذشته با حفر چاههایی به عمق ۳۰ متر به آب میرسیدیم، اما امروز در دشتهایی مثل اردبیل، قزوین، خوزستان و شیراز با حفر چاههایی به عمق ۲۰۰ تا ۶۰۰ متر هم گاه به آب نمیرسیم.»
توسعه بدون بهرهوری = سقوط زیستمحیطی
وی بحران آب را نتیجه ترکیب خطرناک «افزایش جمعیت، ضعف در فناوری و نبود فرهنگ مصرف درست» دانست و با اشاره به کاهش بارندگی در کشور از میانگین ۵۸۰ میلیمتر به ۱۲۰ میلیمتر در سال گفت: «در هیچ بخش کشاورزی یا صنعتی، بهرهوریِ معنادار از آب نداریم. صرفاً مصرف میکنیم.»
محمدی از فرونشست زمین و ایجاد گسلهای عمیق در دشتهای بزرگ ایران مانند ورامین بهعنوان نتایج مستقیم این بیبرنامگی نام برد و تأکید کرد که این روند در حال پیشروی به سمت شهرهاست.
راهحل: بازگشت به علم و فناوری
عضو سابق کمیسیون کشاورزی در پاسخ به راهکارهای موجود، آبیاری زیرسطحی را «تنها گزینه نجات» دانست. به گفته او، این روش که در ترکیه و اتحادیه اروپا نیز کاربرد گستردهای دارد، میتواند با حفظ رطوبت در خاک و کاهش تبخیر، بهرهوری آب را بهطور چشمگیری افزایش دهد.
وی توضیح داد: در این سیستم، شبکهای از لولهها و کانالها در عمق حدود نیم متری خاک تعبیه میشود و زمین دائماً مرطوب باقی میماند. برخلاف آبیاری بارانی یا سنترپیوت که در اقلیمهای سرد یا گرم بهشدت ناکارآمد بودهاند، آبیاری زیرسطحی با شرایط اقلیمی ایران سازگار است.
بحران مدیریت: چنددستگی نهادی و فقدان راهبرد
محمدی در بخش پایانی سخنانش به انتقاد از ساختار حکمرانی آب در ایران پرداخت و گفت: «ما نهتنها برنامه نداریم، بلکه حتی مرجع متمرکز هم نداریم. مدیریت آب بین چند نهاد تقسیم شده: وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی، استانداریها، دهیاریها، محیط زیست و… که هیچ هماهنگی واقعی با هم ندارند.»
او تأکید کرد که بدون تمرکز راهبردی و فرماندهی واحد در حوزه آب، امکان بهبود وضعیت وجود ندارد و ادامه داد: «باید به جای شعار، به آمایش سرزمینی، فناوری و مدیریت علمی بازگردیم.»
جمعبندی تحلیلی:
گفتههای قاسم محمدی نمایانگر بحرانی است که بیش از آنکه زیستمحیطی باشد، ریشه در سوءمدیریت و غیبت رویکرد علمی دارد. راهحل، نه در سدسازی بیشتر و نه در انتقال بینحوضهای آب است؛ بلکه در بازطراحی کل نظام کشاورزی و آبمحور کشور با تکیه بر بهرهوری و فناوری است.
اگر دولت چهاردهم بخواهد از آزمون بزرگ مدیریت منابع آب سربلند بیرون آید، باید همانطور که محمدی تأکید میکند، با یک فرماندهی متمرکز، «آب» را بهعنوان اولویت ملی اعلام کند.