سپینو

0

ارکستر سازهای ایرانی؛ امید تازه یا تکرار سرنوشت ارکسترهای ناکام دولتی؟

  • کد خبر : 10999
  • 29 شهریور 1404 - 18:45
ارکستر سازهای ایرانی؛ امید تازه یا تکرار سرنوشت ارکسترهای ناکام دولتی؟
با انتشار فراخوان تشکیل ارکستر سازهای ایرانی و انتخاب ۱۱۶ نوازنده، امید تازه‌ای در میان هنرمندان موسیقی شکل گرفت. اما کارشناسانی چون سلمان سالک، رهبر ارکستر «مهربانی»، معتقدند بدون حمایت مالی پایدار و مدیریت هنری ثابت، این ارکستر نیز همانند ارکسترهای دولتی گذشته به سرعت دچار رکود و فروپاشی خواهد شد.

امیدی تازه برای موسیقی ایرانی

بنیاد رودکی در ماه‌های اخیر فراخوانی برای جذب نوازنده جهت تشکیل ارکستر سازهای ایرانی منتشر کرد؛ فراخوانی که با استقبال نوازندگان مواجه شد و در نهایت ۱۱۶ نوازنده واجد شرایط برای آزمون انتخاب شدند. تشکیل چنین ارکستری در ظاهر نویدبخش تقویت جایگاه موسیقی ملی است، اما تجربه‌های گذشته نشان می‌دهد که چالش‌های ساختاری و مدیریتی می‌تواند این تلاش‌ها را بی‌ثمر کند.

نقدی بر تجربه ارکسترهای دولتی

سلمان سالک، رهبر ارکستر «مهربانی» در گفت‌وگویی با ایسنا ریشه ناکامی ارکسترهای دولتی را در مدیریت ناپایدار و نگاه تفننی مسئولان به موسیقی دانست. او تأکید می‌کند که هنوز در وزارت ارشاد و صداوسیما، نوازندگی و آهنگسازی به‌عنوان شغل واقعی تلقی نمی‌شود و به همین دلیل سرمایه‌گذاری کافی در این حوزه وجود ندارد.

به گفته او، دستمزد پایین و پرداخت‌های دیرهنگام موجب می‌شود نوازندگان و رهبران دائم کنار بکشند، آهنگسازان همکاری نکنند و ارکسترها پس از چند اجرا به تعطیلی کشیده شوند.

هزینه‌های بالای نگهداری ارکستر

سالک تجربه خود در ارکسترهای خصوصی را نیز بیان می‌کند: «هزینه نگهداری یک ارکستر بسیار بالاست و تعداد کم اجراها باعث می‌شود دخل و خرج هیچ‌وقت با هم جور نباشد. حتی در ارکستر ۱۵۰ نفری که سال گذشته در تالار وحدت و برج میلاد اجرا داشتیم، با وجود استقبال خوب، ضرر مالی سنگینی متحمل شدیم.»

او تأکید می‌کند که تا زمانی که حمایت مالی پایدار و برنامه‌ریزی دقیق برای نوازندگان تمام‌وقت فراهم نشود، تشکیل ارکسترهای جدید صرفاً بر تعداد افراد بلاتکلیف می‌افزاید.

نیاز به مدیریت هنری ثابت

یکی از مهم‌ترین پیش‌شرط‌های موفقیت ارکستر، مدیریت هنری ثابت و حرفه‌ای است. سالک پیشنهاد می‌دهد یک مدیر هنری حداقل سه تا چهار سال مداوم در این جایگاه باقی بماند تا امکان برنامه‌ریزی درازمدت فراهم شود.
او با اشاره به ارکسترهای معتبر دنیا مانند ارکستر برلین توضیح می‌دهد: «رهبر ارکستر سال‌ها ثابت می‌ماند و همین ثبات باعث ایجاد هماهنگی بی‌نظیر میان نوازندگان و رهبر می‌شود.»

در مقابل، در ایران رهبران ارکستر هر شش ماه یا یک سال تغییر می‌کنند؛ وضعیتی که فرصت ایجاد هماهنگی و رشد بلندمدت را از بین می‌برد.

ارکستر پایور؛ الگویی فراموش‌شده

به گفته این هنرمند، ارکستر پایور نمونه‌ای موفق در موسیقی ایران بود؛ زیرا اعضای آن سال‌ها در کنار یکدیگر نواختند و هماهنگی کم‌نظیری ایجاد شد. اما امروز تغییر مداوم نوازندگان و رهبران باعث شده هیچ ارکستری به چنین سطحی از هم‌افزایی نرسد.

موسیقی بدون سیاست‌گذاری پایدار

سالک با انتقاد از نبود سیاست‌گذاری کلان فرهنگی در کشور می‌گوید: «سال‌هاست سیاست مشخصی برای موسیقی تدوین نشده است. هر مدیری که آمده، تصمیم‌های مقطعی گرفته و نتیجه آن چیزی جز رکود نبوده است.»
او تأکید می‌کند که اگر نوازندگی و آهنگسازی به‌عنوان حرفه‌ای پایدار به رسمیت شناخته نشود، هیچ ارکستری در ایران دوام نخواهد آورد؛ حتی اگر در اجرای نخست، خروجی قابل‌قبولی داشته باشد.

تشکیل ارکستر سازهای ایرانی بدون شک اقدامی ارزشمند در مسیر احیای موسیقی ملی است، اما تکرار سرنوشت دو ارکستر ناکام دولتی در کمین آن است. ثبات مدیریتی، حمایت مالی پایدار و سیاست‌گذاری فرهنگی مشخص، سه شرط اصلی برای موفقیت چنین طرح‌هایی است.
بدون این پیش‌شرط‌ها، احتمالاً این ارکستر نیز پس از چند اجرای محدود با همان مشکلات همیشگی ـ از دستمزدهای پایین گرفته تا تغییرات پیاپی رهبران و نوازندگان ـ مواجه خواهد شد و به بن‌بست خواهد رسید.

لینک کوتاه : https://vefaghemelli.com/?p=10999
  • منبع : ایسنا
انفرادی

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.