صدام و رؤیای رهبری منطقه
به گزارش وفاق ملی، سفر صدام به پاریس و عقد قرارداد دوستی با فرانسه، نقطه عطفی در سیاست خارجی عراق بود. رهبران حزب بعث با اتکا به چنین روابطی تلاش کردند خود را برای ایفای نقش محوری در خاورمیانه آماده سازند. حمایتهای پنهان و آشکار غرب نیز انگیزه صدام را برای پیشبرد سیاستهای توسعهطلبانهاش دوچندان کرد.
قرارداد الجزایر؛ توافقی که بعثیها آن را شکست میدانستند
از نگاه صدام، امضای قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر، تسلیم تحقیرآمیزی بود که عراق ناچار به پذیرش آن شد. همین ذهنیت، بستر تبلیغات گستردهای را فراهم کرد که لغو قرارداد، اقدامی شجاعانه و ملی معرفی شود. کارشکنیهای مداوم عراق در علامتگذاری مرزی و توقف مذاکرات مشترک، گواهی روشن از عزم بغداد برای بیاعتبار کردن این توافق بود.
تحولات ایران و محاسبات اشتباه عراق
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، معادلات منطقهای را بهکلی تغییر داد. صدام گمان میکرد سقوط شاه فرصتی طلایی برای عراق فراهم کرده است: از یکسو ایران ضعیف و گرفتار بیثباتی، و از سوی دیگر بغداد آماده ایفای نقش «ژاندارم منطقه». اما در عین حال، صعود جریان اسلامی و بازگشت امام خمینی تهدیدی جدی برای حزب بعث محسوب میشد. همین تناقض باعث شد که بغداد در ابتدا موضعی محتاط بگیرد، اما بهسرعت به سمت سیاستهای خصمانه علیه ایران حرکت کند.
تثبیت قدرت داخلی؛ سرکوب و تسویه
صدام در داخل عراق نیز دست به اقدامات گستردهای برای تحکیم قدرت زد.
- سرکوب مخالفان سیاسی و تسویههای خونین در حزب بعث،
- تبلیغات گسترده علیه ایران و سوریه به بهانه کودتا،
- و یکدستسازی نهادهای حاکمیتی،
همگی زمینهای برای آمادهسازی عراق جهت ورود به جنگ بود.
تحرکات دیپلماتیک و خرید حمایت غرب
از اواخر دهه ۱۹۷۰، عراق روابط خود با بلوک غرب، کشورهای عربی مرتجع و اروپا را گسترش داد. خرید تجهیزات پیشرفته نظامی از فرانسه و دیگر کشورها، دیدارهای سیاسی با مقامات آمریکایی و تلاش برای پر کردن خلأ ناشی از سقوط شاه، همگی نشان از راهبرد بلندمدت بغداد داشت. حتی برژینسکی، مشاور امنیت ملی آمریکا، آشکارا اعلام کرد که بین منافع واشنگتن و بغداد «تضاد اصولی» وجود ندارد.
اقدامات خصمانه علیه ایران
پس از انقلاب اسلامی، بغداد برنامهای همهجانبه را علیه ایران در پیش گرفت:
- فعال کردن گروههای تجزیهطلب در خوزستان و حمایت مالی و تسلیحاتی از آنها،
- ادعا بر سر جزایر سهگانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی،
- تحرکات مرزی و تجاوزات نظامی محدود شامل قاچاق سلاح، بمباران و حفر چاههای نفت،
- و تبلیغات گسترده علیه قرارداد الجزایر.
این اقدامات همزمان با ضعف دولت موقت ایران، نشاندهنده محاسبه صدام برای آزمون واکنش تهران بود.
لغو یکجانبه قرارداد الجزایر؛ گام نهایی پیش از جنگ
در ۲۶ شهریور ۱۳۵۹، دولت عراق بهطور یکجانبه قرارداد الجزایر را لغو کرد و مدعی شد که شطالعرب رودخانهای عراقی است. تنها چند روز بعد، ارتش عراق با تهاجم گسترده از سه محور غرب، میانه و جنوب وارد خاک ایران شد و هواپیماهای بعثی آسمان تهران، اهواز و تبریز را بمباران کردند. بدین ترتیب، سناریویی که سالها پیش طراحی شده بود، در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ رسماً به جنگ تحمیلی تبدیل شد.
بررسی اسناد و شواهد نشان میدهد که تجاوز عراق به ایران، نه یک تصمیم لحظهای بلکه نتیجه راهبردی بلندمدت بود که صدام و حزب بعث از سالها قبل در دستور کار داشتند. از تکیه بر حمایت غرب گرفته تا تبلیغات ضدایرانی و تضعیف قرارداد الجزایر، همگی بخشی از پازل جنگی بودند که به یکی از خونبارترین درگیریهای قرن بیستم منجر شد.