به گزارش سرویس ترجمه وفاق ملی، غافلگیری اسرائیل از تصمیم دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، برای دستیابی به آتشبس با حوثیها در یمن، نشاندهنده یک شکست دیپلماتیک برای آنها است. تردیدی نیست که در دولت فعلی آمریکا افرادی با گرایش شدید نسبت به اسرائیل حضور دارند، اما در عین حال اساس سیاست آنها، اولویت دادن به منافع ایالات متحده است.
از دید آنها، چالش حوثیها برای اسرائیل با چالش آنها برای آمریکا یکسان نیست. حوثیها برای اسرائیل به دلیل جنگ در نوار غزه نگرانکننده هستند، در حالی که آمریکاییها بیشتر از حملات به کشتیهای تجاری خود در دریای سرخ و آسیب به زنجیره تأمین نگران هستند. ترامپ، اگر بتواند بار دیگر مسیر میان شرق و غرب را برای خطوط کشتیرانی اصلی کوتاه کند و آن را به مسیری بازگرداند که پیش از جنگ ۱۴ درصد تجارت جهانی از آن میگذشت، وظیفه خود را انجام داده است.
در سطح منطقهای، اما این موضوع به نفع مصر است که ماهانه حدود ۸۰۰ میلیون دلار به دلیل تغییر مسیر کشتیها از کانال سوئز زیان میبیند.
در حالیکه حوثیها بهصراحت اعلام کردهاند که حملات به اسرائیل را ادامه خواهند داد شرکتهای کشتیرانی که هماکنون مسیر دماغه امید نیک را انتخاب کردهاند، بهسختی میتوانند در برابر درخواست رئیسجمهور آمریکا و رهبران اروپایی برای کوتاهکردن زنجیره تأمین و بازگشت به مسیر دریای سرخ مقاومت کنند و این مسئله ضربهای به اسرائیل محسوب میشود. این امر میتواند به وضعیتی منجر شود که خطوط اصلی کشتیرانی از ورود به اسرائیل خودداری کنند و تهدید محاصره دریایی به یک خطر واقعی تبدیل شود.
ترامپ، نه نگران مصر است و نه نگران اسرائیل. او به دنبال تأمین منافع آمریکاست. ایالات متحده بهترین دوست اسرائیل است، اما تعهدی به آن ندارد. ترامپ به دو دلیل محمولههایی از تسلیحات را آزاد کرد که رئیسجمهور پیشین آمریکا، جو بایدن، جلوی آن را گرفته بود، یکی برای کمک به یک متحد نزدیک، یعنی اسرائیل، و دلیل دوم هم به خاطر منفعت صنعت تسلیحاتی آمریکا.
هفته آینده، ترامپ برای نخستین بار به خاورمیانه سفر خواهد کرد، اما طبق برنامه فعلی، این سفر شامل اسرائیل نخواهد بود. نخستین مقصد او عربستان سعودی است که بزرگترین مشتری صنعت دفاعی آمریکاست و بین سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۴، ۱۲ درصد از کل صادرات تسلیحات آمریکا را به خود اختصاص داده است. او همچنین از امارات متحده عربی و قطر دیدن خواهد کرد. اسرائیلیها تا حد زیادی با دلیل موجه، از قطر بیزارند، اما قطر میزبان پایگاه نظامی مهم آمریکا در العُدید است.
این مسئله کاملا واضح است که برنامه هستهای ایران تهدیدی برای اسرائیل به شمار میرود و دغدغهای مشترک میان اورشلیم و واشنگتن در این باره وجود ندارد.
دولت آمریکا در توافق با ایران در حال تدوین تفاهمی است که در واقع نسخهی بهبود یافته از «برجام» به شمار میرود و نظارت ایالات متحده در آن وجود دارد.
آتشبس ترامپ با حوثیها نوعی نمایش متقابل میان ایران و آمریکا در مسیر منتهی به توافق هستهای است. جمهوری اسلامی با این اقدام به ترامپ پیام میدهد که کنترل حوثیها در دست اوست و اگر ترامپ منافع ایران را در نظر بگیرد منافع او نیز تامین خواهد شد. ترامپ نه برای یمن و نه برای مردم یمن اهمیتی قائل نیست، و هیچ مشکلی با خودداری از تقابل با حوثیها ندارد، به شرط آنکه آنها هم ساکت بمانند.
این رویکرد نگرانیهایی را درباره کمکهای نظامی آمریکا به اسرائیل ایجاد میکند. در حالی که اسرائیل نسبت به درک آمریکا از تهدیدهای ایران و حوثیها با نوعی آسودگی برخورد کرده، اکنون نیز مذاکرات برای تمدید توافق کمکهای نظامی آمریکا را به تأخیر انداخته است. تفاهمنامه فعلی که از سال ۲۰۱۹ میان آنها اجرایی شده، در سال ۲۰۲۸ به پایان میرسد. مقایسهای با مذاکرات مربوط به همین تفاهمنامه که در سال ۲۰۱۶ امضا شد، نشان میدهد که اسرائیل اکنون از برنامه زمانی مورد انتظار عقب افتاده است. همانطور که پیشتر اشاره شد، آمریکا تعهدی به اسرائیل ندارد و اگر این رویکرد منفعلانه ادامه یابد، ممکن است اسرائیل در سال ۲۰۲۹، برای نخستین بار در سی سال گذشته، تضمین کمک نظامی از سوی آمریکا را از دست بدهد.