به گزارش وفاق ملی، آغاز رسمی روند فعالسازی مکانیسم «بازگشت خودکار تحریمهای شورای امنیت» یا همان اسنپبک توسط سه کشور اروپایی عضو برجام ـ فرانسه، آلمان و انگلیس ـ بار دیگر پرونده هستهای ایران را در مرکز توجه و تنشهای بینالمللی قرار داد. این اقدام از دیدگاه تهران، نهتنها فاقد مبنای حقوقی و غیرقانونی است، بلکه ادامه همان سیاستهای دوگانه و گزینشی غرب در قبال ایران و منطقه تلقی میشود.
جمهوری اسلامی ایران که طی سالهای گذشته بارها بر پایبندی خود به دیپلماسی و همکاری نزدیک با آژانس بینالمللی انرژی اتمی تأکید کرده است، این تصمیم اروپا را نقض آشکار تعهدات برجامی دانست. سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، با ارسال نامهای رسمی به شورای امنیت و دبیرکل سازمان ملل، خواستار ایستادگی اعضای شورا در برابر «رفتار سیاسی و غیرسازنده» اروپا و ضرورت توجه به حفظ اعتبار حقوق بینالملل شد. همزمان وزارت امور خارجه کشورمان هشدار داد که اقدام تروئیکای اروپایی میتواند همکاریهای جاری ایران و آژانس را تضعیف کرده و حتی به جایگاه و ساختار شورای امنیت لطمه جدی وارد سازد.
از نگاه کارشناسان، واقعیت عرصه بینالملل بهگونهای است که منافع و قدرت سیاسی بر قواعد حقوقی سایه میافکند. حسن بهشتیپور، تحلیلگر مسائل بینالملل، در گفتوگویی تأکید کرده است که اروپاییها از نظر حقوقی هیچ حقی برای فعالسازی اسنپبک نداشتهاند، زیرا نخستین ناقض فاحش برجام آمریکا بود و سپس اروپا که به تعهدات خود عمل نکرد. با این حال، قدرتهای جهانی در نظام بینالملل طی چهار قرن اخیر نشان دادهاند که حقوق بینالملل را تنها تا جایی به رسمیت میشناسند که با منافعشان همسو باشد.
اما پیامدهای این تصمیم برای ایران چه خواهد بود؟ برخی نگاهها آن را فاجعهای اقتصادی و سیاسی میدانند و برخی دیگر بیاهمیت جلوه میدهند. تحلیل واقعبینانه اما در میانه این دو دیدگاه قرار دارد. بازگشت احتمالی تحریمها هرچند فشارهایی تازه ایجاد میکند، اما تجربه گذشته نشان داده که ایران میتواند با تکیه بر ظرفیتهای داخلی، اثرگذاری این تحریمها را به حداقل برساند. بهشتیپور در این باره معتقد است که اصلاحات ساختاری در نظام بانکی، بیمهای، مالیاتی و گمرکی، مهمترین سپر در برابر تحریمهای احتمالی خواهد بود. به بیان دیگر، مصونسازی اقتصاد داخلی مهمترین ابزار مقابله با فشارهای خارجی است.
در کنار اقتصاد، عرصه دیپلماسی نیز همچنان نقش کلیدی دارد. گرچه اقدام اروپا به ظاهر دیپلماسی را تضعیف کرده، اما تجربه نشان داده مذاکره هیچگاه به بنبست کامل نمیرسد. بهشتیپور بر این باور است که ادامه همکاری ایران با آژانس، هرچند پرانتقاد، میتواند بهانه را از دست مخالفان بگیرد. او هشدار میدهد قطع همکاری با آژانس گزینهای پرهزینه است و تهران باید مسیر تعامل را ـ مستقیم یا غیرمستقیم ـ حفظ کند.
چرا اروپا تغییر موضع داد؟ تحلیلها نشان میدهد ترکیبی از عوامل داخلی و خارجی در این چرخش نقش داشته است: از یک سو، افزایش سطح ذخایر اورانیوم غنیشده ایران و پاسخ ندادن به برخی پرسشهای آژانس، بهانههایی به دست اروپا داد. از سوی دیگر، اتهامات غربی مبنی بر ارسال پهپاد و سلاح از ایران به روسیه در جنگ اوکراین، حساسیت امنیتی اروپا را تشدید کرد. این تحولات در کنار فشارهای آمریکا و اسرائیل، زمینهساز تغییر رویکرد اروپا نسبت به تهران شد.
با وجود این، پرسش اصلی آینده دیپلماسی است. آیا بازگشتی به میز مذاکره وجود خواهد داشت؟ اروپا و آمریکا از «آمادگی برای گفتوگو» سخن میگویند، اما طرحهایی چون «غنیسازی صفر» برای ایران قابل پذیرش نیست. ایران بر این باور است که تا زمانی که فعالیتهای هستهای آن تحت نظارت آژانس ادامه دارد، هیچ توجیهی برای فشارهای بیشتر وجود ندارد. به همین دلیل، ابتکارهای تازه در حوزه دیپلماسی ضرورت یافته است؛ ابتکارهایی که وزارت خارجه میتواند به شورای عالی امنیت ملی ارائه دهد تا راهکارهایی خلاقانه برای مدیریت بحران در دستور کار قرار گیرد.
فعالسازی اسنپبک بیش از آنکه چالش حقوقی باشد، معادلهای سیاسی است. ایران با دو راهبرد مکمل میتواند از این مرحله عبور کند: نخست، تقویت تابآوری اقتصادی از طریق اصلاحات بنیادین؛ دوم، حفظ مسیر دیپلماسی و همکاری حسابشده با آژانس برای جلوگیری از انزوای بینالمللی. در این میان، رسانهها نیز مسئولیت سنگینی در تبیین واقعیتها برای افکار عمومی دارند؛ چرا که درک درست جامعه از بحران، یکی از ارکان موفقیت در مدیریت آن خواهد بود.