سپینو

0

ایران‌هراسی و زمینه‌چینی برای حمله نظامی

  • کد خبر : 7699
  • 18 تیر 1404 - 18:34
ایران‌هراسی و زمینه‌چینی برای حمله نظامی
روایت‌سازی برای شرارت: واکاوی پروژه صهیونی ایران‌هراسی

به گزارش وفاق ملی، در ادبیات عامه‌ ایرانی، ضرب‌المثل معروف «کی بود کی بود، من نبودم!» معمولاً کنایه‌ای است از فرافکنی، مظلوم‌نمایی و فرار از مسئولیت. مصداق عینی و مستمر این مثل در سپهر ژئوپلیتیک خاورمیانه، بی‌شک رژیم صهیونیستی است. این رژیم، از بدو تأسیس در سال ۱۹۴۸ تاکنون، همواره در مقام آغازگر بحران، اشغال، تجاوز و ترور ظاهر شده اما با مهارت رسانه‌ای و اتکای کامل به پشتوانه آمریکا و لابی‌های غربی، خود را در جایگاه قربانی معرفی کرده است.

مشروعیت‌سازی برای شرارت

‏ رژیم صهیونیستی برای تداوم حیات نامشروع خود، همواره نیازمند خلق تهدیدی ساختگی و دائم‌الزمان در منطقه بوده است. در این راه، مفهوم «امنیت پیش‌دستانه» را به ابزاری برای تجاوز بدل کرده است؛ گویی برای در امان ماندن از یک خطر، مشروع است که آن خطر را خلق کند! در این منظومه وارونه، تل‌آویو همواره آغازگر جنگ است، اما رسانه‌های غربی آن را کنش دفاعی جلوه می‌دهند. بمباران غزه، ترور دانشمندان، حمله به سوریه، یمن و لبنان، حتی تجاوز مستقیم به خاک ایران در جنگ اخیر ۱۲ روزه – همگی در این منطق معیوب «خود قربانی‌پنداری» تئوریزه می‌شود.

ایران‌هراسی؛ پروژه استراتژیک اسرائیل

در این میان، جمهوری اسلامی ایران، به‌ویژه از پیروزی انقلاب اسلامی به این سو، به «سوژه ثابت» این عملیات روانی بدل شده است. پروژه ایران‌هراسی، برخلاف تصور عمومی که آن را برآمده از سیاست‌های آمریکا و اروپا می‌داند، در واقع از ذهنیت صهیونیستی تغذیه می‌کند. مطالعه اسناد راهبردی اندیشکده‌هایی نظیر The Institute for National Security Studies (INSS) و Jerusalem Center for Public Affairs نشان می‌دهد که مهندسی گفتمان «تهدید ایران» از دهه ۸۰ میلادی به‌طور منسجم در تل‌آویو کلید خورده است؛ جایی که نخست‌وزیر وقت، مناخیم بگین، برای نخستین‌بار ایران را در کنار عراق به عنوان «تهدید دوگانه» معرفی کرد.

‏نتانیاهو نیز بارها در مجامع بین‌المللی همچون کنگره آمریکا و مجمع عمومی سازمان ملل، با نشان دادن کاریکاتور بمب و ادعای نزدیکی ایران به سلاح هسته‌ای، بر طبل این پروژه کوبیده است. چنین اقدامات، نه صرفاً برای تحریک افکار عمومی غرب، بلکه برای توجیه هزینه‌های تسلیحاتی، گسترش نفوذ در منطقه و تأمین بقای رژیم صهیونیستی طراحی شده‌اند.‏

سینما، رسانه و بازتولید تصویر جعلی از ایران

‏پروژه ایران‌هراسی البته صرفاً به لایه‌های سیاسی و نظامی محدود نبوده است. بخش عظیمی از آن، در بستر هنر، رسانه و فرهنگ دنبال شده است. سرمایه‌گذاری‌های میلیاردی در تولید سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی در هالیوود، تولید مستندهای سفارشی، پلتفرم‌های دیجیتال مانند نتفلیکس و حتی بازی‌های ویدیویی، بخش عمده‌ای از این جنگ نرم است. در این روایت‌سازی مسموم، ایران سرزمینی بی‌روح، مردم آن خشن و مذهبی، و ساختار آن بسته و امنیتی تصویر می‌شود.‏

اما کافی است پای صحبت توریست‌هایی بنشینیم که پس از سال‌ها تبلیغ منفی، برای نخستین بار به ایران سفر کرده‌اند. اغلب آنان در همان روزهای نخست، به صراحت می‌گویند تصویری که از ایران در ذهن داشتند با واقعیت موجود، فاصله‌ای عمیق دارد. ایران را کشوری زنده، بافرهنگ، امن، میهمان‌نواز و پویاتر از بسیاری از کشورهای منطقه توصیف می‌کنند.

‏پایان پروژه ایران‌هراسی؛ آغاز کنشگری هوشمندانه ما‏امروز، ما اهالی رسانه، هنر و مسئولان سیاست خارجی، وظیفه‌ای مضاعف بر دوش داریم. باید در مقابل این تصویرسازی جعلی، تولید روایت کنیم. باید به زبان جهانی با جهان سخن بگوییم، از دیپلماسی عمومی گرفته تا تولیدات چندرسانه‌ای، از شبکه‌های اجتماعی تا هنرهای نمایشی، از ارتباطات فرهنگی تا سفرهای توریستی. ما باید نقشه معکوس‌سازی پروژه ایران‌هراسی را تدوین کنیم.‏

ایران نه تنها تهدید نیست، بلکه فرصتی تاریخی برای گفت‌وگوی تمدن‌ها، محور فرهنگی منطقه و یکی از معدود کشورهای مستقل در ساختار جهانی امروز است. ملتی که در بزنگاه‌های تاریخ نشان داده‌اند صلح‌طلبند، اما اگر جنگ تحمیل شود، بلدند چگونه از عزت خود دفاع کنند.

‏اکنون وقت آن رسیده است که قلم‌های‌مان را برداریم، دوربین‌های‌مان را روشن کنیم، و با صدای رسا و روایت‌های واقعی، تصویر حقیقی ایران را به جهان عرضه کنیم.

لینک کوتاه : https://vefaghemelli.com/?p=7699
  • نویسنده : بهنام عبداللهی
انفرادی

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.