به گزارش وفاق ملی، نام بابک زنجانی، سرمایهدار پرحاشیهای که پرونده قضاییاش سالها در صدر اخبار بود، این روزها دوباره در کنار باشگاه پرسپولیس شنیده میشود. پرسشی که افکار عمومی را درگیر کرده این است که آیا واقعاً او میتواند مالک سرخهای پایتخت شود یا صرفاً با طرح این موضوع به دنبال بهرهبرداری از سرمایه اجتماعی هواداران است؟
سرمایه اجتماعی پرسپولیس؛ سپری در بزنگاهها
پرسپولیس فراتر از یک باشگاه فوتبال است؛ این تیم میلیونها هوادار پرشور دارد که میتوانند در بزنگاههای حساس، نقش یک سپر اجتماعی و حتی سیاسی را ایفا کنند. زنجانی به خوبی میداند مالکیت چنین باشگاهی میتواند برای او مصونیتی نسبی ایجاد کند. از همین رو حتی اگر خرید واقعی پرسپولیس امکانپذیر نباشد، صرف مطرح شدن نام او در این میدان، برایش دستاورد تبلیغاتی و اجتماعی خواهد داشت.
تجربه قبلی زنجانی در فوتبال؛ راهآهن و شکست سرمایهگذاری
این نخستینبار نیست که بابک زنجانی وارد فوتبال میشود. او در سال ۱۳۹۱ با خرید باشگاه راهآهن توانست جای پای خود را در فوتبال ایران باز کند و ارتباطات نزدیکی با چهرههای مطرحی همچون علی پروین و علی دایی برقرار کند. اما پس از دستگیری و مصادره اموالش، راهآهن سرنوشتی تلخ یافت و نهایتاً در سال ۱۳۹۸ منحل شد. این تجربه نشان داد که ورود سرمایهداران پرحاشیه به فوتبال، اغلب پایدار نیست و در نهایت به زیان باشگاهها تمام میشود. نمونههای مشابه این اتفاق را میتوان در پروندههای حسین هدایتی با استیلآذین یا مهآفرید امیرخسروی با داماش گیلان نیز مشاهده کرد.
بانک شهر و معادله سهام پرسپولیس
مالکیت پرسپولیس پس از سالها کشمکش، نهایتاً به یک کنسرسیوم بانکی واگذار شد که بانک شهر در آن نقش اصلی دارد. این واگذاری نهتنها سود مالی قابلتوجهی برای بانکها داشت، بلکه باعث شد بخش بزرگی از هواداران پرسپولیس حسابهای خود را به بانک شهر منتقل کنند. در چنین شرایطی بعید است سهامداران عمده حاضر شوند باشگاه را به راحتی واگذار کنند و از سود مستقیم و غیرمستقیم این سرمایه اجتماعی چشم بپوشند.
مانع بزرگ: اهلیت و نظارت حاکمیت
حتی اگر بانکها تمایل به فروش داشته باشند، پرسش اساسی این است که آیا بابک زنجانی میتواند اهلیت لازم برای خرید پرسپولیس را به دست آورد؟ پاسخ، قاطعانه منفی است. تجربههای گذشته و حساسیت نهادهای نظارتی نشان داده که حاکمیت تمایل ندارد دو باشگاه پرسپولیس و استقلال بهطور کامل در اختیار اشخاص حقیقی قرار گیرند. این موضوع به دلیل اهمیت این باشگاهها در حوزههای اجتماعی و سیاسی است. به عبارت دیگر، مالکیت سرخابیها برای هر فردی ـ چه زنجانی و چه غیر او ـ خط قرمز محسوب میشود.
جذابیت پرسپولیس برای زنجانی
در نهایت، ماجرا بیش از آنکه به یک معامله واقعی ختم شود، نوعی بازی رسانهای و اجتماعی به نظر میرسد. زنجانی میداند حتی مطرح شدن نامش بهعنوان خریدار احتمالی پرسپولیس، برای او آوردهای قابلتوجه دارد. با این حال، برای هوادارانی که رویای تبدیل پرسپولیس به نسخه ایرانی پاریسنژرمن را در سر میپرورانند، واقعیت این است که چنین اتفاقی در چارچوبهای فعلی اقتصادی و سیاسی ایران، بسیار دور از ذهن است.