به گزارش وفاق ملی، رجب طیب اردوغان، مردی که بیستودو سال است نبض سیاست ترکیه را در دستانش گرفته، امروز بیش از هر زمان دیگری با چالشهای سهمگین روبهروست. مردی که روزگاری در قامت یک «مصلح بزرگ» و «معمار ترکیه نوین» ظهور کرد، اکنون در شرایطی قرار دارد که نهتنها میراث سیاسیاش، بلکه آیندهاش بهعنوان قدرتمندترین سیاستمدار این کشور در گرو تصمیمی است که میتواند تاریخ را تغییر دهد: صلح با کردها.
برای بسیاری از ناظران، اردوغان امروز همان رهبر کارکشتهای نیست که در سال ۲۰۰۲ با وعده پایاندادن به فساد، توسعه اقتصادی و بازگرداندن غرور ملی ترکها بر سر کار آمد. اقتصاد ترکیه با تورم افسارگسیخته، کاهش شدید ارزش لیره و افزایش بیکاری در وضعیت بحرانی قرار دارد. همزمان، زلزلههای ویرانگر اخیر اعتبار دولت را نزد افکار عمومی متزلزل کرده و ائتلاف سیاسی اردوغان با ملیگرایان افراطی (حزب حرکت ملی) که روزی برگ برنده او در معادلات قدرت بود، حالا به طنابی تبدیل شده که هر لحظه ممکن است دور گردنش سختتر شود.
در چنین شرایطی، خبرهای غیررسمی از جزیره ایمرالی – محل زندان عبدالله اوجالان، عبدالله اوجالان رهبر محبوس پ.ک.ک – توجه تحلیلگران را به خود جلب کرده است. آیا دولت اردوغان واقعاً وارد گفتوگوهای پنهانی با اوجالان شده است؟ اگر چنین است، این اقدام را باید یک تاکتیک انتخاباتی برای جلب آرای کردها دانست یا نشانهای از تحولی عمیقتر در رویکرد دولت نسبت به مسأله کردها؟
اردوغان و پ.ک.ک: تاریخچهای پر از آتش و خون
برای درک اهمیت این تحول، باید به عقب بازگردیم؛ به سالهایی که اردوغان نخستین بار سکان قدرت را در دست گرفت. او در دور نخست ریاستجمهوریاش تلاش کرد با گشودن دروازههای گفتوگو بهسوی کردها، کشور را از چرخه خشونت و درگیری خارج کند. مذاکرات صلح با پ.ک.ک در سال ۲۰۱۳ امیدهای بسیاری را در دل میلیونها شهروند ترک و کرد زنده کرد. اما این روند دیری نپایید. تنها دو سال بعد، بهدنبال اوجگیری تنشها در جنوبشرق ترکیه، روند صلح شکست خورد و ترکیه دوباره در آتش جنگ داخلی فرو رفت.
از آن زمان تاکنون، دولت اردوغان با رویکردی سختگیرانه و بعضاً سرکوبگرانه، تلاش کرده است کنترل اوضاع را به دست بگیرد. اما نتیجه چه بود؟ بازگشت فضای امنیتی به مناطق کردنشین، تشدید خشونتها، و افزایش بیاعتمادی میان دو طرف. اکنون، اگر زمزمههای تازه درباره مذاکرات واقعی باشد، اردوغان بار دیگر در آستانه ورود به همان میدانی قرار گرفته که روزگاری او را همزمان محبوبترین و منفورترین سیاستمدار ترکیه ساخت.
اهداف اردوغان از بازگشت به میز مذاکره چیست؟
منتقدان اردوغان معتقدند این مذاکرات چیزی جز یک مانور سیاسی نیست؛ تلاشی تاکتیکی برای بقای سیاسی در لحظاتی که همهچیز در حال فروپاشی است. آنها میگویند اردوغان که میداند حمایت ملیگرایان افراطی دیگر کافی نیست، ناگزیر شده به سراغ کردها برود تا از آنها رأی بگیرد و دوباره اکثریت را در انتخابات پیشرو بهدست آورد.
از سوی دیگر، طرفداران اردوغان این اقدام را نشانهای از بلوغ سیاسی و شجاعت رهبری او میدانند. به باور آنان، تنها یک رهبر قدرتمند میتواند با دشمن دیرینهاش دست دوستی بدهد و ترکیه را بهسوی صلحی پایدار سوق دهد.
اما بازی اردوغان بسیار خطرناک است. اگر او در جلب رضایت کردها ناکام بماند و در عین حال حمایت ملیگرایان را هم از دست بدهد، ممکن است همهچیز را یکجا ببازد: قدرت، اعتبار و حتی میراث سیاسیاش.
آیا اوجالان برگ برنده اردوغان خواهد بود؟
عبدالله اوجالان، مردی که دو دهه است در زندان ایمرالی محبوس است، همچنان در میان بخشی از کردها کاریزما و نفوذ دارد. اینکه اردوغان به سراغ او رفته، نشان میدهد رئیسجمهور ترکیه میداند برای جلب حمایت کردها راهی جز گفتوگو با اوجالان وجود ندارد. اما آیا اوجالان حاضر خواهد شد در واپسین سالهای عمر سیاسیاش به توافقی برسد که شاید بسیاری از همرزمانش در پ.ک.ک آن را خیانت بدانند؟
سرنوشت سیاسی اردوغان: صلح یا سقوط؟
یک چیز روشن است؛ اردوغان در حال انجام یک قمار تاریخی است. این قمار میتواند نام او را بهعنوان «رهبر صلح» در تاریخ ترکیه ثبت کند یا به سقوطی پرهیاهو منجر شود که نهتنها دوران سیاسی او، بلکه ثبات داخلی ترکیه را برای سالها به خطر بیندازد.
با توجه به وضعیت شکننده داخلی، فشارهای اقتصادی، و تغییرات ژئوپلیتیکی در منطقه، شاید این آخرین فرصت اردوغان برای انجام چنین اقدامی باشد. اما آیا او میتواند بر شکافهای عمیق قومی، نفرتهای دیرینه و کارزار بیرحمانه مخالفانش غلبه کند؟ پاسخ این پرسش میتواند آینده ترکیه را رقم بزند.