به گزارش وفاق ملی، اندیشکده آمریکایی «بنیاد دفاع از دموکراسیها» در تحلیلی با عنوان «چگونه اسرائیل میتواند در آینده از خود دفاع کند» نوشته جاناتان شانزر، به بررسی این موضوع پرداخته است که آیا میتوان از سیاستی که هم شکست خورد و هم موفق شد، درس گرفت؟
شکست اطلاعاتی اسرائیل در برابر حمله حماس در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ غیرقابل انکار است؛ اما استراتژی نظامی اسرائیل که بخشی از زمینهساز آن فاجعه شد، کلید برخی از پیروزیهای بعدی این رژیم علیه حزبالله لبنان و ایران به شمار میرود. این استراتژی با نام «کمپین میان جنگها» شناخته میشود؛ رویکردی که با ترکیب قدرت هوایی دقیق، اطلاعات میدانی و سرعت عملیات، اسرائیل را قادر ساخت تا صدها حمله علیه کاروانهای تسلیحاتی ایران در سوریه انجام دهد و مانع از تجهیز حزبالله شود.
کمپین میان جنگها طراحی شده بود تا جنگ نهایی به تعویق بیفتد. اسرائیل بهجای آغاز جنگ مستقیم با ایران و «حلقه آتش» آن، به عملیاتهای پنهان در منطقه خاکستری پرداخت. از سوریه تا عراق، از یمن تا غزه، حملات دقیق و گاه بینامونشان با هدف تضعیف دشمنان انجام شد. حتی در داخل ایران، انفجارهای مرموز در تأسیسات نظامی و هستهای به موساد نسبت داده شد. این کمپین سالها بهعنوان موفقیت بزرگ اسرائیل معرفی میشد؛ اما در نهایت حمله ۷ اکتبر نشان داد که نادیدهگرفتن تواناییهای حماس، یک اشتباه راهبردی بوده است.
پس از حملات فاجعهبار، مقامات اسرائیلی به بازبینی این استراتژی پرداختند. برخی آن را شکستخورده دانستند، چرا که نتوانست مانع جنگ شود؛ برخی دیگر معتقد بودند اگر این کمپین نبود، اوضاع بدتر میشد. بااینحال، بسیاری اذعان داشتند که تاکتیکهای دقیق اطلاعاتی و هوایی این استراتژی، بعدها نقش کلیدی در حذف حسن نصرالله در سپتامبر ۲۰۲۴ و بمباران تأسیسات هستهای ایران در ژوئن ۲۰۲۵ ایفا کرد. به همین دلیل، از آن بهعنوان «موفقترین شکست نظامی تاریخ مدرن» یاد شده است.
اکنون در شرایطی که جنگ غزه ادامه دارد و تهدید حوثیها و حزبالله همچنان پابرجاست، نشانههای بازگشت کمپین میان جنگها در سراسر منطقه مشهود است. اسرائیل با هماهنگی آمریکا، حملات پیشدستانه در لبنان، سوریه و حتی عملیاتهای مخفی در داخل ایران را از سر گرفته است. مقامات سابق اسرائیلی میگویند: «شاید دیگر نامش کمپین میان جنگها نباشد، اما همان هدف را دنبال میکند: تضعیف دشمنان و خریدن زمان برای آمادهسازی جنگ بعدی.»
این در حالی است که خطر تشدید تنش با ایران بیش از هر زمان دیگری وجود دارد. عبور از خطوط قرمز تهران میتواند به جنگی گسترده منجر شود؛ جنگی که بسیاری در اسرائیل تمایلی به تجربه دوباره آن ندارند. از همین رو، تحلیلگران پیشبینی میکنند اسرائیل علاوه بر حملات نظامی، به ابزارهای سیاسی، اقتصادی، روانی و دیپلماتیک نیز متوسل خواهد شد تا ایران را تضعیف کند.
اسرائیل امروز به زمان نیاز دارد؛ چه برای بازسازی شهرهای تخریبشده در شمال و اطراف غزه، چه برای احیای اقتصاد و توسعه صنایع دفاعی. در خاورمیانه پیروزی دائمی وجود ندارد؛ تنها نبردها دائمیاند. بازگشت کمپین میان جنگها نیز بازتاب همین واقعیت است: نگهداشتن دشمنان در وضعیت ضعف و خرید زمان، دستاوردی است که رهبران صهیونیستی برای بقا به آن نیاز دارند.