ایران پیش از ۲۰۱۵ کجا بود؟
اتحادیه اروپا اکنون در مقام میانجی و ضامن برجام، فرصت محدودی را برای تهران تعیین کرده تا به میز گفتوگو و توافق بازگردد؛ فرصتی که اگر بیپاسخ بماند، دروازههای حقوقی و سیاسی برای فعالسازی این مکانیسم گشوده خواهد شد.
اما پرسش اصلی آن است که بازگشت مکانیسم ماشه دقیقاً چه تبعاتی در پی خواهد داشت؟ و ایران در صورت فعال شدن این سازوکار، به کدام نقطه تاریخی برمیگردد؟
بر اساس نص صریح قطعنامه ۲۲۳۱، فعال شدن مکانیسم ماشه به معنای بازگشت تمامی قطعنامههای تحریمی شورای امنیت علیه ایران است؛ قطعنامههایی که در فاصله سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ تصویب شدند و مجموعهای از محدودیتهای بیسابقه را بر برنامه هستهای، اقتصاد و سیاست خارجی ایران تحمیل کردند.
در آن دوران، ایران تحت هفت قطعنامه الزامآور قرار داشت که نهتنها برنامه هستهای را محدود میساخت، بلکه دامنه وسیعی از تحریمهای تسلیحاتی، مالی، بانکی و مسافرتی را نیز شامل میشد.
در عرصه بینالمللی، شرایط ایران پیش از سال ۲۰۱۵ بهگونهای بود که عملاً در موقعیتی انزوایی قرار داشت.
بانکهای بزرگ جهانی از هرگونه همکاری با ایران پرهیز میکردند؛ صادرات نفت کشور بهشدت کاهش یافته بود و انتقال درآمدهای نفتی با مشکلات عدیده مواجه میشد.
تحریمهای بانکی، دسترسی ایران به نظام مالی جهانی (سوئیفت) را مسدود کرده و تجارت خارجی را به مبادلات غیررسمی یا تهاتری فروکاسته بود.
در حوزه صنایع هوایی، ایران حتی برای خرید قطعات هواپیما با مشکلات جدی دستوپنجه نرم میکرد.
در حوزه نظامی نیز، ایران بهطور رسمی از خرید و فروش تسلیحات متعارف محروم بود.
از نظر سیاسی نیز، تصویب پیاپی قطعنامهها در شورای امنیت، جایگاه جمهوری اسلامی ایران را بهعنوان کشوری «ناقض صلح و امنیت بینالمللی» تثبیت کرده بود.
این گزاره حقوقی به کشورهای مختلف امکان میداد تا در چارچوب حقوق بینالملل، محدودیتهای یکجانبه و چندجانبه بیشتری را علیه ایران اعمال کنند.
به بیان دیگر، ایران پیش از برجام با اجماعی جهانی علیه خود مواجه بود؛ اجماعی که هم ایالات متحده و هم اتحادیه اروپا و حتی روسیه و چین را در جبههای واحد قرار داده بود.
امضای توافق هستهای در سال ۲۰۱۵ و اجرای برجام، این مسیر را متوقف کرد. ایران از ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد خارج شد، قطعنامههای تحریمی ملغی گردید و فضای سیاسی و اقتصادی کشور مجال تنفسی دوباره یافت.
هرچند تداوم این وضعیت بهواسطه خروج آمریکا از برجام و تعلل اروپا در اجرای تعهداتش با چالشهای جدی مواجه شد، اما حقیقت آن است که ایران هرگز پس از ۲۰۱۵ به نقطه انزوای پیشین بازنگشت.
اکنون در شرایط کنونی، تهدید اروپا به فعالسازی مکانیسم ماشه معنایی روشن دارد: بازگشت ایران به همان وضعیت دشوار و انزوای بینالمللی پیشابرجام.
بازگشتی که نهتنها اقتصاد کشور را تحت فشارهای مضاعف قرار خواهد داد، بلکه مشروعیت سیاسی ایران در مجامع بینالمللی را نیز بار دیگر با چالش جدی مواجه خواهد ساخت.
بر این اساس، ادعای برخی مبنی بر اینکه مکانیسم ماشه ابزاری بیاثر و فاقد ضمانت اجرایی است، چیزی جز مغالطهای سیاسی نیست. تجربه تاریخی نشان میدهد این مکانیسم واجد قدرتی حقوقی و سیاسی است که میتواند شرایط ایران را به دوران تاریک تحریمهای همهجانبه بازگرداند.
در نتیجه، واقعبینی ایجاب میکند که مکانیسم ماشه را نه بهعنوان تهدیدی توخالی، بلکه بهعنوان خطری واقعی و محتمل در نظر آوریم؛ خطری که در صورت بیتوجهی به الزامات دیپلماسی، میتواند بار دیگر ایران را در همان نقطهای قرار دهد که پیش از سال ۲۰۱۵ گرفتار آن بود.