به گزارش وفاق ملی، وزیر امور خارجه کشورمان در گفتوگویی با فاکسنیوز تصریح کرد که سیاست ایران «حذف اسرائیل از روی نقشه» نیست.
همین جمله، موجی از واکنشها را برانگیخت؛ از خشمِ تندروانی که نابودی اسرائیل را جزئی از هویت انقلابی خود میدانند، تا تحلیلگرانی که این سخن را بازگشت به عقلانیت ژئوپلیتیکی تلقی کردند.
اما پرسش بنیادین اینجاست: آیا اساساً سیاست ایران، از بدو انقلاب تا امروز، نابودی اسرائیل بهمعنای فیزیکی و نظامی آن بوده است؟ یا این شعار، مفهومی دارد فراتر از موشک و حمله، مفهومی که باید در متن تاریخ و فلسفه مقاومت فهمیده شود؟
نقلقول مشهور امام خمینی(ره) را بارها شنیدهایم: «اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود.» اما در همین عبارت، ظرافتی نحوی و معنایی نهفته است که اغلب نادیده گرفته میشود. امام نفرمودند «ما اسرائیل را محو میکنیم»، بلکه گفتند «باید محو شود»؛ فعل به کار رفته، مجهول است، نه معلوم.
این یعنی سقوط این رژیم، پیامد طبیعی ظلم و جنایت اوست، نه لزوماً محصول شلیک مستقیم ما. گویی در نگاه بنیانگذار انقلاب، اسرائیل چون کاخی است که بر شنهای روان بنا شده و فروپاشیاش محتوم است، بیآنکه نیازی به فرود آوردن پتک از بیرون باشد.
در علوم سیاسی، نابودی یک دولتـملت هرگز صرفاً محصول اراده بیرونی نیست، مگر در قالب اشغال و انضمام. آنچه رژیمها را از درون فرو میریزد، بحران مشروعیت و انزوای اخلاقی است.
اسرائیل سالهاست با سیاستهای ماجراجویانه و ظلم عریان به مردم غزه و کرانه باختری، خود را در مسیر چنین بحرانی قرار داده است. بنابراین وقتی گفته میشود «این رژیم محو خواهد شد»، سخن از یک قانون تاریخ است؛ همان قاعدهای که آپارتاید آفریقای جنوبی را از پای درآورد، نه دعوت به جنگی پایانناپذیر.
اما اسرائیل هوشمندانه از این سوءتفاهم تاریخی بهره میبرد. او مشتاق است که ما شعار «حذف اسرائیل» را بلندتر فریاد بزنیم، تا در چشم افکار عمومی جهان، خود را قربانی جا بزند و هر حمله پیشدستانهای علیه ما را دفاع مشروع جلوه دهد.
در واقع، استمرار این شعار، دستاویزی است برای تحکیم هژمونی امنیتی اسرائیل و بسیج حمایت غرب.
به همین دلیل است که امروز، دیپلماسی ایران بر تبیین این تفاوت ظریف تأکید میکند: ما خواهان زوال یک رژیم ظالم از مسیر اراده ملت فلسطین و افکار عمومی جهانی هستیم، نه آغازگر جنگی تمامعیار برای پاککردن یک جغرافیا. این تمایز، هم از حیث اخلاقی استوارتر است و هم از منظر ژئوپلیتیک واقعبینانهتر.
واقعیت این است که حذف فیزیکی اسرائیل نه ممکن است و نه مطلوب. اما فرسایش مشروعیت آن، امری محتوم است اگر ظلم ادامه یابد.
پس، پرسش آغازین را اینگونه پاسخ میدهم: ما اسرائیل را حذف نمیکنیم؛ اسرائیل با دست خویش، خویش را از صحنه تاریخ حذف خواهد کرد. و تکرار بیمحابای شعار نابودی، بیش از آنکه به سود فلسطین باشد، در خدمت دستگاه تبلیغاتی تلآویو است.
در پایان، باید از خود بپرسیم: آیا سیاستمداری یعنی آنکه بلندترین شعارها را بدهد؟ یا آنکه پیچیدهترین واقعیتها را با کمترین هزینه مدیریت کند؟ هنر سیاست، نه در تخیل آرمانهای غیرممکن، که در تدبیر آن چیزی است که میتواند تحقق یابد.