سپینو

0

‏در بر همان پاشنه می‌چرخد یا نمی‌چرخد؟

  • کد خبر : 9299
  • 09 مرداد 1404 - 18:56
‏در بر همان پاشنه می‌چرخد یا نمی‌چرخد؟
عده‌ای در بدنه حاکمیت، در پی القای این باور به جامعه هستند که «تغییری در کار نخواهد بود.

‏جنگ دوازده روزه اخیر، لحظه‌ای سرنوشت‌ساز در تاریخ معاصر ایران بود؛ جایی که جامعه‌ای پاره‌پاره و متشتت، فارغ از گرایشات سیاسی و ایدئولوژیک، گرد هم آمد تا در دفاع از تمامیت ارضی و عزت ملی هم‌صدا شود. این وفاق بی‌سابقه میان مردم، از سویی نشان از عمق ظرفیت همبستگی و انسجام ملی دارد و از سوی دیگر نقطه عطفی است برای ارزیابی رابطه میان حکومت و ملت.


‏اما این پرسش بنیادین همچنان پابرجاست: آیا این شکوفایی ملی سرآغاز تحولی ساختاری و اجتماعی است یا صرفاً ادامه همان روندهای پیشین در پوشش ظاهری جدید؟ به تعبیری دیگر، آیا در بر همان پاشنه می‌چرخد یا زمانه به سمت گشایش‌های نوین گام برمی‌دارد؟
‏انتظار طبیعی پس از چنین رخدادی، تقدیر و تجلیل حکومت از این پشتیبانی بی‌دریغ مردم است؛ نه فقط به زبان شعار بلکه در عرصه عمل و سیاستگذاری‌های معطوف به آزادی‌های اجتماعی و گشایش‌های مدنی. این انتظار مبتنی بر یک قرارداد اخلاقی و سیاسی میان حاکمیت و ملت است؛ قراردادی که در آن ایستادگی مردم باید با پاسخگویی و اصلاح رویکردهای حکومتی همراه باشد.


‏اما قرائن موجود، حکایت از آن دارد که عده‌ای در بدنه حاکمیت، در پی القای این باور به جامعه هستند که «تغییری در کار نخواهد بود». عدم پخش گفتگوی وزیر امور خارجه در صداوسیما، لایحه جنجالی فضای مجازی، هتک حرمت و تخریب مکرر سران قوا توسط جریان سوپرانقلابی، دعوت از کارشناسانی فاقد دغدغه‌های مردمی به تلویزیون، همه و همه گواهی است بر این تلاش هدفمند برای حفظ وضع موجود.


‏این موضوع، حتی برای ناظر سیاسی هوشیار نیز قابل تامل است؛ چرا که اظهارات رسمی و موضع‌گیری‌های کلان حکایت از تمایل به حفظ اتحاد ملی و قدردانی از حمایت مردمی دارد، اما تعارض میان اراده رسمی و اقدامات عملی، نشان از وجود مخالفانی در ساختار قدرت دارد که این آرزو را به یأس بدل می‌کنند.


‏در فضای مجازی، بحث نفوذ و دسیسه‌های احتمالی در بدنه حاکمیت قوت گرفته است. پس از جنگ ۱۲ روزه، بحث‌های متعددی پیرامون نشت اطلاعات مهم نظامی و جای‌گیری نفوذی‌ها در پست‌های حساس مطرح شده است.
‏این سناریو که عده‌ای در پی یأس‌آفرینی و تخریب وفاق ملی هستند، کاملاً با نمونه‌های تاریخی جهان سازگار است؛ نمونه‌هایی چون نفوذ جاسوسان در درون دولت‌های حساس که با تفرقه‌افکنی و دوقطبی‌سازی به تسریع سقوط یا بحران‌زایی در کشورها دامن زده‌اند.


‏نمونه‌هایی همچون جاسوسان دوران جنگ سرد در بلوک شرق و غرب، یا نفوذی‌های مستقر در کشورهای درگیر در بحران‌های داخلی، همه گواهی است بر این که بی‌ثبات‌سازی از درون یکی از ابزارهای قدیمی و موثر در مقابله با دولت‌ها و ملت‌هاست.
‏واقعیت این است که حاکمیت امروز بیش از هر زمان دیگری باید هشیار و متشکل باشد. این وحدت امروز حاصل خون هزاران شهید و مقاومت مردمی است؛ وحدتی که اگر از دست برود، نه تنها به قیمت تضعیف ساختار سیاسی بلکه به بهای تهدید امنیت ملی تمام خواهد شد.


‏دشمنان ایران، به ویژه در ساختارهای نظامی و اطلاعاتی خود، پلن «بی» خود را در فروپاشی اتحاد ملی جستجو می‌کنند تا زمینه را برای تحقق اهداف سیاسی و نظامی فراهم آورند.
‏پس ضروری است که هم مسئولان حاکمیتی و دولتی و هم نخبگان سیاسی و جامعه مدنی، هوشیاری خود را حفظ کرده و با اتکا به عقلانیت، گفتگو و وفاق، این سرمایه بی‌بدیل ملی را پاس بدارند؛ چرا که پاسداشت این اتحاد، پاسداری از خود هویت و سرنوشت ایرانیان است.

لینک کوتاه : https://vefaghemelli.com/?p=9299
  • نویسنده : بهنام عبداللهی
انفرادی

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.