به گزارش وفاق ملی ، رضا رشیدپور حتی در زمانهایی که برنامهای روی آنتن تلویزیون نداشته، به عنوان یک هنرمند خبرساز مورد توجه قرار گرفته است. او از پایتخت فاصله گرفته و به عنوان یک کیشوند در حوزه گردشگری جزیره کیش فعالیت دارد. اکنون یکی از برنامهسازان فعال یوتیوب است و گهگاه با اظهار نظرهای تند در شبکه ایکس نگاهها را به سمت خود جلب میکند. این مجری پیشکسوت قرار است بهزودی برنامه «۱۳۰۰ آفرین» را در پلتفرم «شیدا» منتشر کند.
رشیدپور یکی از حامیان معنوی جشنواره فیلم و تئاتر «لوتوس» است که قرار است با موضوع زنان شهریور امسال در جزیره کیش برگزار شود. هفته گذشته نشست خبری جشنواره برگزار شد و در حاشیه آن این هنرمند درباره موضوعات مختلفی چون دولت چهاردهم، شبکه ایکس و رویکردهای تلویزیون هم گفتوگو کرد.
چرا در شبکه ایکس اینقدر مخالف دارید؟ انگار خودتان هم بدتان نمیآید کاری کنید که مخالفتها با شما بیشتر شود.
هویت پلفترم شبکه ایکس (توییتر سابق) اساساً همین است. حتی دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا هم خط و مشیاش در ایکس چالشی است. الان هم ایلان ماسک را ببینید، یکی در میان، توییتهایش چالشبرانگیز است. رسانه، مدیومش تعیینکننده محتوایش است. بهنظر من، مدیوم ایکس، مدیوم چالش است و من از این موضوع خوشنودم. خوشحالم که خیلیها در ایران توییتری شدهاند، مباحث را دنبال میکنند و فکر میکنم این مسیر، مسیر درستی است.
سیاستپرست نیستم، اما سعی میکنم میهنپرست باشم
در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته خیلی هنرمندان وارد میدان سیاست نشدند و از نامزدی حمایت نکردند. شما جزو معدود هنرمندانی بودید که از مسعود پزشکیان حمایت کردید. از این حمایت پشیمان نیستید؟
من نه از سال ۱۳۹۲ که وارد انتخابات شدم پشیمانم و نه از سال ۱۴۰۳. بسیار افتخار میکنم، زیرا میهنپرستی با سیاستپرستی متفاوت است. من سیاستپرست نیستم، اما سعی میکنم میهنپرست باشم. جایی که فکر میکنم به نفع میهن است که اتفاقی دلگرمکننده رخ دهد حضور خواهم داشت. از این به بعد هم اگر موقعیتی باشد، حتماً این کار را خواهم کرد.

از دولت پزشکیان انتقادی هم داشتهاید؟
فراوان. طبیعتاً هر دولتی مورد انتقاد است؛ مهم این است که یک دولت چقدر فضا را برای انتقاد باز میگذارد. عموماً دولتهایی که موسوم به دولتهای معتدل یا اصلاحطلب بودند، فضای انتقاد را نمیبندند و این یکی از محاسنشان است که اجازه میدهند هر کسی دیدگاهش را بیان کند. اما دولتهایی مانند دولت آقای احمدینژاد انتقاد را خیلی برنمیتابند.
بازگشت من به تلویزیون، بیش از آنکه نفعی برای تلویزیون داشته باشد، ممکن است فرمت و ساختار موجود آن را به هم بریزد
راجع به دولت آقای پزشکیان اخیراً در توییتر نوشتم: «دولت بیستاره». دولتی که در بدنه خود رسانای اجتماعی نداشته باشد از نظر من دولت بیستاره است. من بین «رسانه» و «رسانا» تفاوت قائلم. حتی در دولت شهید ابراهیم رئیسی هم رساناهایی وجود داشتند که ایدههای حاکمیت را به مردم منتقل میکردند و حرف مردم را به حاکمیت میرساندند. در دولت حسن روحانی هم داشتیم؛ مانند محمدجواد آذریجهرمی و محمدجواد ظریف. اینها رسانا بودند، نه صرفاً رسانه. دولت پزشکیان از این نعمت بزرگ محروم است. نتیجهاش چیست؟ تمام مطالبات مردم روی دوش رئیسجمهور است. رئیسجمهور دستش را بالا ببرد، حرف درمیآورند؛ صاف بایستد، باز هم حرف درمیآورند؛ بگوید انرژی اسراف میشود، حرف درمیآورند. هرچه بگوید محل حرف و حدیث خواهد بود. دولتی که ستاره نداشته باشد، مجبور است همهچیز را با رئیسجمهور روشن کند و این کار سختی است.
در حوزه فرهنگی تفاوتی بین دولت چهاردهم و دولت قبلی احساس میکنید؟
قطعاً. اگر بخواهم اسمی برای یک سال گذشته دولت پزشکیان بگذارم، میگویم: «دولت بازگشت». بسیاری افرادی که دلچرکین و مکدر بودند، برگشتهاند و برای فعالیت در حوزه فرهنگ و رسانه امیدوار شدهاند. حتی بسیاری جوانانی که رفته بودند به امارات متحده عربی و ترکیه، برگشتهاند به تهران یا جزیره کیش. دارند مزهمزه میکنند ببینند میشود کار کرد یا نه. امیدوارم هر روز فضا بازتر شود و هر روز قدر سرمایه انسانی را بیشتر بدانند.
به نظر شما دیوار بیاعتمادی بین دولت و مردم بعد از انتخابات ترک برداشته است؟
نمیگویم دیوار را برداشتهاند و همهچیز گل و بلبل شده، ولی ترکهایی در این بیاعتمادی ایجاد شده که نیاز به قدمهای بزرگتری دارد از سوی همه قوا بهویژه قوه قضاییه. رایزنیهای قوه مجریه با قوه قضاییه بسیار لازم است تا این ترکها عمیقتر شوند، دیوار فروبپاشد و مردم دوباره به ملت بودن و هویت جمعیشان برگردند.
آخرین برنامهای که در تلویزیون داشتید، «سیم آخر» بود. قصد بازگشت ندارید؟
من عاشق تلویزیون هستم و خانه من تلویزیون است. هر زمان شرایطی فراهم شود بتوانم برنامهای مؤثر بسازم، حتماً وارد تلویزیون میشوم و برنامهای که دلم میخواهد را میسازم؛ نه برنامهای که به من تکلیف شود.
یک بار فضای کار برای شما فراهم شد. ولی یکی از مجریان تلویزیون اعتراض کرد که رشیدپور نباید برگردد. الان احساس میشود شما قهر کردهاید.
معنایش قهر نیست؛ معنایش این است که من ساخت برنامه تفریحی و سرگرمی را خیلی بلد نیستم. افراد باهوشتری نسبت به من در این حوزه هستند. من بیشتر دوست دارم برنامههای فرهنگی و اجتماعی مؤثر بسازم؛ برنامهای که ردّی از آن در جامعه باقی بماند و تأثیر بگذارد. پیشنهادهایی که به من دادهاند عمدتاً در حوزه تفریح و سرگرمی بوده که من علاقهای به آن نداشتهام.
یعنی شرایط برای حضور شما در صداوسیما فراهم بوده؟
بله. شرایط فراهم بود و اتفاقاً برای نوروز امسال هم دوستان از تلویزیون به جزیره کیش آمدند و من را برای اجرای برنامه نوروز و سال تحویل دعوت کردند که نپذیرفتم. اما به طور کلی فکر میکنم بازگشت من به تلویزیون، بیش از آنکه نفعی برای تلویزیون داشته باشد، ممکن است ساختار موجود آن را به هم بریزد. به همین دلیل این کار را انجام ندادم.
قبول دارید که قهر میان تلویزیون و برخی چهرهها دوطرفه است؟ مثلا رامبد جوان یا عادل فردوسیپور زمانی ممنوع تصویر بودند. ولی الان اگر تلویزیون بخواهد آنها خودشان دیگر برنمیگردند.
در اصطلاح میگویند «چه خوش بی مهربونی، هر دو سر بی»؛ یعنی صرف اینکه بگوییم بازگشت چهرهای آزاد است، کافی نیست؛ مهم این است که چه میدانی در اختیارش قرار میدهید. مثل این است که جلوی کافی شاپ یک نفر به کسی بگویند بیا داخل کافه ولی یک چهارپایه جلوی در به او بدهند؛ ناراحت میشود و میگوید اگر دعوت کردهاید، صندلی خوب و قهوه خوب هم بدهید. ماجرا همین است؛ مدام میگویند درها به روی هنرمندان بسته نیست. دمشان گرم که درها بسته نیستند، اما باید دید صندلی را برای شما کجا قرار دادهاند.