از دست رفتن کریدور زنگزور، ایران را از قلب قفقاز به حاشیه کشاند و میلیاردها دلار فرصت اقتصادی و نفوذ سیاسی را از بین برد.
کریدور زنگزور، نوار باریکی در جنوب ارمنستان، شاید در نگاه اول فقط یک مسیر ترانزیتی بهنظر برسد، اما در واقع، شریان حیاتی ایران برای ارتباط مستقیم با قفقاز و اروپا است. این گذرگاه تا به حال به ایران اجازه میداده است بخشی از معادلات بزرگ حملونقل و انرژی منطقه باشد. امروز اما، با تحولات اخیر و تغییر توازن قدرت در قفقاز، این فرصت تقریبا از دست رفته و جایگاه ژئوپلیتیک ایران با تهدیدی جدی روبهرو شده است.
اهمیت استراتژیک زنگزور
زنگزور تنها راه زمینی ایران به ارمنستان و در ادامه به بازارهای اروپا محسوب میشود. این مسیر، نهفقط برای تجارت، بلکه برای ایجاد توازن قدرت میان بازیگران منطقه اهمیت دارد. حذف این گذرگاه یعنی کاهش مستقیم نقش ایران در کریدورهای بینالمللی و واگذاری مزیت جغرافیایی به رقبایی که سالها برای حذف ایران از معادلات منطقه تلاش کردهاند.
پیامدهای اقتصادی
- حذف ایران از مسیرهای ترانزیتی شرق به غرب: با انتقال جریان کالا و انرژی از مسیرهای ترکیه و آذربایجان، درآمدهای ترانزیتی ایران کاهش مییابد.
- افزایش هزینه تجارت: مسیر جایگزین از طریق گرجستان یا مسیر دریایی، زمان و هزینه حملونقل را بالا برده و قدرت رقابتی تجار ایرانی را کم میکند.
- فرصتسوزی در پروژههای بینالمللی: ایران دیگر مسیر اولویتدار برای اتصال روسیه و آسیای مرکزی به اروپا نیست.
پیامدهای سیاسی و امنیتی
- کاهش عمق راهبردی ایران در قفقاز: از دست رفتن این گذرگاه به معنای محدود شدن نفوذ ایران در منطقهای است که همیشه برای امنیت ملی کشور اهمیت داشته است.
- افزایش نفوذ ترکیه و ناتو: ترکیه، به عنوان عضو ناتو، اکنون کنترل بیشتری بر گذرگاههای کلیدی دارد و این حضور غیرمستقیم تا مرزهای ایران کشیده شده است.
- تضعیف روابط ایران و ارمنستان: محدودیت در دسترسی مستقیم، همکاریهای سیاسی و اقتصادی دو کشور را دشوارتر میکند.
فرصتهای از دسترفته
زنگزور میتوانست مسیر امن و کوتاهی برای اتصال کریدور شمال–جنوب به اروپا باشد و ایران را به بازیگر بیبدیل ترانزیت منطقه تبدیل کند. اما با از دست رفتن این مسیر، نهتنها این مزیت از بین خواهد رفت، بلکه قدرت چانهزنی ایران در مذاکرات منطقهای نیز کاهش مییابد.
زنگزور فقط یک گذرگاه جغرافیایی نیست؛ این کریدور برای ایران، نماد پیوند استراتژیک با شمال و غرب و ابزاری برای حفظ جایگاه ژئوپلیتیکیاش است. از دست دادن تسلط براین مسیر، پیام روشنی برای ما دارد: در دنیای امروز، اهمیت مرزها و راهها کمتر از منابع انرژی و حتی کمتر از میدانهای نبرد نیست. اگر راهبرد فعال و جایگزین مؤثری طراحی نشود، این حلقه گمشده میتواند آغاز زنجیرهای از محدودیتها برای ایران باشد.