سد مارد؛ پروژهای که بحران آفرید
به گزارش وفاق ملی، در نزدیکی آبادان و محل پیوند کارون و اروندرود، سد مارد با هدف جلوگیری از ورود آب شور خلیج فارس احداث شد. اما این سازه نهتنها به رسالت خود نرسید، بلکه به یکی از عوامل اصلی تخریب محیطزیست و نابودی معیشت مردم خوزستان تبدیل شده است.
فاجعه زیستمحیطی کارون
به گفته کارشناسان، سد مارد عمق رودخانه کارون را از ۱۰ متر به ۳ تا ۴ متر کاهش داده است. رسوبگذاری شدید، ۱۲ کیلومتر از بستر طبیعی کارون را نابود کرده و بخش بزرگی از آن را به شورهزار غیرقابل بازگشت تبدیل کرده است. در کنار آن، سدسازیهای ترکیه بر دجله و فرات نیز به کاهش جریان اروندرود دامن زده و راه نفوذ آب شور خلیج فارس به داخل خاک ایران را هموار کرده است.
نابودی نخلستانها و تغییر اکوسیستم
شوری آب از طریق اروند تا کانال عضدی پیشروی کرده و میلیونها اصله نخل را نابود کرده است. پوشش گیاهی منطقه تغییر کرده و به جای محصولات کشاورزی، گیاهان شورپسند مانند گز گسترش یافتهاند. نتیجه این روند، از دست رفتن ۴۵۰۰ هکتار زمین کشاورزی و تبدیل آنها به زمینهای بلااستفاده بوده است.
تصمیمات غیرکارشناسی؛ از کانال ژیان تا زهکشی ناکارآمد
به جای تکیه بر دانش بومی کشاورزان، طرحهایی پرهزینه و غیرکارشناسی اجرا شد. کانال ژیان با میلیاردها تومان هزینه برای انتقال آب از کارون به بهمنشیر ساخته شد؛ کاری که طبیعت پیشتر بهطور رایگان انجام میداد. ایستگاه پمپاژ این کانال اکنون فرسوده و ناکارآمد است و آبادان و خرمشهر را به منبع آبی ناپایدار وابسته کرده است.
همچنین زهکشی غیرکارشناسی از طریق لترالهای زیرزمینی نهتنها موثر نبود، بلکه خاک منطقه را شورتر کرد. در حالیکه کشاورزان قدیمی با طراحی انهار دو منظوره و کاشت اصولی نخلها، قدرت زهکشی خاک را تا ۶ متر تضمین میکردند، طرحهای مدرن همهچیز را برهم زدند.
ضربه به معیشت و دامداری
این بحران، زندگی ۱۵ روستا و ۲۵۰ خانوار دامدار را مختل کرده است. گاومیشها – که هر رأس آن تا ۱۰۰ میلیون تومان ارزش دارد – به دلیل شوری آب و نبود علوفه سالم دچار کاهش تولید شیر، بیماریهای پوستی و حتی مرگومیر شدهاند. کشاورزان نیز زمینهای خود را از دست دادهاند و دیگر حتی با هزینههای سنگین و کودهای شیمیایی قادر به احیای زمین نیستند.
هشدار نهایی؛ بازنگری فوری لازم است
سد مارد قرار بود ناجی کارون باشد، اما امروز به بلای جان آن تبدیل شده است. اگر دولت و مسئولان مربوطه در بازنگری سیاستها و استفاده از دانش بومی تعلل کنند، پیامدهای این پروژه میتواند به فاجعهای غیرقابل جبران برای خوزستان و ایران تبدیل شود.