به گزارش وفاق ملی، جهان امروز، درست در لبه پرتگاه یک جنگ هستهای ویرانگر ایستاده است. اگر همه چیز به دسیسههای ایالات متحده و رژیم اسرائیل واگذار میشد، حالا شاید دیگر اثری از صلح باقی نمانده بود. اما ایران و روسیه، با امضای توافق راهبردی ساخت ۸ راکتور هستهای و شکلدهی به یک بلوک انرژی نوین در قلب آسیا، کلید خروج از این بحران را در دست گرفتهاند.
این همکاری، که بخشی از توافق ۲۵ ساله ایران و روسیه است، بیش از ۱۰ گیگاوات برق پاک و راهبردی برای تهران فراهم میکند و عملاً ایران را به یکی از ستونهای اصلی معماری جدید اقتصادی اوراسیا تبدیل میکند. پروژهای که نه تنها جنگ هستهای را دور میکند، بلکه پیام روشنی به واشنگتن و تلآویو دارد: ایران بازیگری تعیینکننده است که نمیتوان او را حذف کرد.
اما چرا آمریکا و اسرائیل در این لحظه حساس به ایران فشار میآورند؟ پاسخ روشن است: مسئله اصلی برنامه هستهای نیست، بلکه چالش عمیق ایران به نظم تکقطبی و سلطه غرب است. ایران، با پشتیبانی از محورهای مقاومت و توسعه دالانهای راهبردی ریلی – از چین تا اروپا و از پاکستان تا افغانستان – در حال بازنویسی نقشه قدرت جهانی است.
این پروژههای اوراسیایی، با خطوط ریلی جدید و بندرهای استراتژیک، بستری برای شکستن انحصار دلار و تقویت اتحادهای نوین اقتصادی فراهم میکنند. در مقابل، پروژههای غربی همچون «دالان هند-خاورمیانه-اروپا» بیشتر به شوخی شباهت دارند؛ طرحهایی بدون زیرساخت و عملیاتی که در مقابل قدرت ساختاری چین و روسیه، حرفی برای گفتن ندارند.
چین و روسیه با ارائه فناوریهای نوین و حمایت از توسعه پایدار، در کنار ایران ایستادهاند و نشان دادهاند که آینده جهان متعلق به بلوکهای چندقطبی است؛ جایی که کشورها میتوانند مستقل و قدرتمند مسیر خود را بسازند، نه زیر سایه هژمونی امپریالیستی.
حالا، زمان آن رسیده است که غرب برای دههها جنایت امپریالیستی پاسخ دهد و کشورهای جنوب جهانی در انتخاب میان حاکمیت، اصول و آیندهنگری و بندگی در برابر امپراتوری، تصمیمی سرنوشتساز بگیرند. اگر تعلل کنند، آیندهای عادلانه و پساامپریالیستی همچنان رویایی دستنیافتنی باقی خواهد ماند.