به گزارش وفاق ملی و به نقل از تیامجی نیوز، در قلب یکی از ویرانگرترین جنگهای نیابتی جهان، نبرد بر سر طلا، قدرت و نفوذ، میدانهای جنگ خارطوم و دارفور را به کاخهای ابوظبی و تلآویو پیوند زده است.
امارات با حمایت از نیروهای پشتیبانی سریع (RSF) و اسرائیل با مداخله مستقیم و غیرمستقیم در درگیریها، هر دو در بیثباتسازی سودان نقشآفرینی میکنند. هدف مشترک آنها بهرهبرداری از منابع سودان و مهار نفوذ اسلامگرایان است.
با وجود آنکه امارات و اسرائیل از گروههای متفاوتی حمایت میکنند، اما برخلاف بسیاری از جنگهای نیابتی، اتحاد و منافع مشترک خود را حفظ کردهاند. هر دو به دنبال تضعیف جنبشهای اسلامگرا، از جمله اخوانالمسلمین، و تحمیل دولتی ضعیف و شکننده در سودان هستند.
اهداف اصلی امارات و اسرائیل در سودان
تضعیف اسلامگرایی: حمایت از RSF علیه افسران اسلامگرای ارتش و حفظ ارتباط با هر دو طرف برای نفوذ و بیثباتسازی.
کنترل منابع: قاچاق و واردات طلا، تصرف معادن و توقف پروژههای زیربنایی مانند کانال جونقلی.
نفوذ ژئوپلیتیک: گسترش حضور در دریای سرخ و شرق آفریقا، مهار نفوذ ایران و تقویت امنیت ملی خود.
بیثباتسازی: تأمین مالی و تسلیح RSF و تداوم حمایت تاریخی از جریانهای تجزیهطلب در جنوب سودان.
فاجعه انسانی و پیامدهای منطقهای
قحطی و آوارگی: بیش از ۲۵ میلیون نفر با قحطی شدید روبهرو هستند و ۱۰ میلیون نفر ناچار به آوارگی شدهاند.
جنایات جنگی: نیروهای RSF به ارتکاب نسلکشی، پاکسازی قومی و جنایات جنگی در دارفور متهم شدهاند.
بیثباتی منطقهای
مداخله قدرتهای دیگر: مصر از ارتش سودان حمایت میکند و ایران و ترکیه نیز متهم به کمک به البرهان هستند.
رقابت خلیجی: عربستان سعودی در کنار ارتش سودان قرار دارد و نسبت به گسترش نفوذ امارات در دریای سرخ نگرانی جدی دارد.
جنگ سودان صرفاً یک درگیری داخلی نیست؛ بلکه میدان رقابت قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای است. امارات و اسرائیل با اهداف مختلف اما مشترک، به تشدید و تداوم بحران دامن میزنند. ابوظبی به دنبال دسترسی به منابع طلا و نفوذ ژئوپلیتیک است و تلآویو همچنان استراتژی دیرینهی خود را در تضعیف دولتهای عربی از راه اختلافات داخلی پیگیری میکند. تا زمانی که این مداخلات ادامه داشته باشد، چشماندازی برای صلح و ثبات در سودان متصور نیست. جامعه بینالملل باید با اعمال فشار بر امارات و اسرائیل، زمینه را برای پایان دادن به این فاجعه انسانی فراهم کند.