سپینو

0

‏نسل زد در جنگ ۱۲ روزه؛ نسلی که هم انتقاد می‌کند و هم پای کار می‌آید

  • کد خبر : 8542
  • 28 تیر 1404 - 13:39
‏نسل زد در جنگ ۱۲ روزه؛ نسلی که هم انتقاد می‌کند و هم پای کار می‌آید
نسل زد در جنگ ۱۲ روزه نشان داد هم می‌تواند منتقد باشد و هم جانانه پای دفاع از ایران بایستد؛ پدیده‌ای که حتی سیاستمداران را غافلگیر کرد.

به گزارش وفاق ملی، یکی از پیامدهای برجسته جنگ اخیر اسرائیل علیه ایران، شکل‌گیری پدیده‌ای کم‌سابقه در رفتار سیاسی-اجتماعی نسل جوان کشور است؛ نسلی که به ‌واسطه تجربیات تاریخی، اقتصادی و فرهنگی گاه به «نسل زد» معروف شده، این بار برخلاف انتظار بسیاری از نخبگان و حتی ارکان قدرت، پای کار دفاع از جمهوری اسلامی ایران آمدند. این موضوع به حدی چشمگیر بود که حتی محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، صراحتاً ابراز تعجب کرد و گفت: «ما دو دهه است که با فرماندهان ارشد نظامی این پرسش را مطرح می‌کردیم که اگر جنگی مشابه دفاع مقدس رخ دهد، آیا جوانان امروز در میدان خواهند بود؟ پاسخ واضح نبود، اما اکنون می‌بینیم که نسل جدید خود را پای کار نشان داده است.»

‏چرا جوانان منتقد، پای کار آمدند؟

‏برای فهم این پدیده باید به چند نکته کلیدی توجه کرد. نخست اینکه، تعلق خاطر به هویت ملی و احساس وظیفه در مقابل تهدیدات خارجی، در بسیاری از جوانان علی‌رغم نقدهای داخلی، ریشه‌های عمیقی دارد. آنها ممکن است نسبت به برخی سیاست‌های حاکمیت انتقاد داشته باشند، اما این انتقادات لزوماً به معنای بی‌تفاوتی یا بی‌اعتنایی به امنیت و موجودیت کشور نیست.
‏دوم، شیوه حمایت این نسل متفاوت است؛ برخلاف نسل‌های پیشین که حضور فیزیکی در جبهه‌ها شاخص بود، نسل حاضر به واسطه تغییرات فناورانه و فرهنگی، میدان حمایت را به فضای مجازی منتقل کرده است. اینستاگرام، توییتر و دیگر شبکه‌های اجتماعی عرصه اصلی «جبهه» این نسل شده‌اند. انتشار تصاویر پرچم ایران، پیام‌های همبستگی، هشتگ‌های حمایتی و نقد مشترک بر دشمنان خارجی، ابراز عینی پای کار بودن این نسل است.

‏ابعاد اجتماعی و سیاسی حمایت مجازی
‏این حمایت مجازی دو پیامد مهم دارد: اول، نشان‌دهنده نوعی اتحاد ملی است که علی‌رغم نابرابری‌های سیاسی و اقتصادی، در مواجهه با تهدید خارجی شکل می‌گیرد. دوم، نوعی بازتعریف مفهوم «وطن‌دوستی» را رقم زده که دیگر صرفاً حضور فیزیکی در میدان نبرد نیست، بلکه شامل حضور فعال و هوشمندانه در عرصه‌های نرم‌افزاری و فرهنگی است.
‏در این معنا، حمایت جوانان در شبکه‌های اجتماعی نشانگر بلوغ سیاسی و اجتماعی آنهاست؛ بلوغی که در آن نقدهای داخلی با وفاق ملی در مواجهه با تهدید خارجی همزمان می‌شود.
‏وظیفه حاکمیت در قبال نسل جدید
‏با این حال، این پدیده فرصتی است که نباید از دست برود. حاکمیت جمهوری اسلامی ایران اکنون در برابر نسلی قرار دارد که هم حق انتقاد دارد و هم حاضر است از کشور دفاع کند. در نتیجه، سیاستگذاران باید دو رویکرد کلیدی را در دستور کار قرار دهند:
‏۱. گفتگوی سازنده و پاسخگو با نسل جوان که نقدها را به رسمیت بشناسد و فضای مشارکت واقعی در تصمیم‌گیری‌ها را فراهم کند. این اقدام می‌تواند از ایجاد شکاف‌های عمیق‌تر جلوگیری کند و اعتماد اجتماعی را افزایش دهد.
‏۲. تأمین امکانات و حمایت از حوزه‌های فرهنگی-فضای مجازی که این نسل در آن حضور دارد. ایجاد زیرساخت‌های فناوری مناسب، حفاظت از آزادی بیان در چارچوب قانون و بهره‌برداری هوشمندانه از ظرفیت‌های شبکه‌های اجتماعی برای ارتقای انسجام ملی، از ضرورت‌های امروز است.

‏پیوستن جوانان دهه هشتادی به حمایت از جمهوری اسلامی در شرایط جنگی، یک پدیده پیچیده و چندلایه است که نشانه‌های امیدبخش فراوانی دارد. این اتفاق ثابت کرد که نقد داخلی و وفاق ملی بر سر منافع حیاتی، دو روی یک سکه‌اند. از این رو، حاکمیت باید این پیام مهم را درک کند و در قبال نسل جدید سیاستی مبتنی بر احترام متقابل، گفتگوی مستمر و مشارکت فعال اتخاذ کند؛ نسلی که آینده کشور به آن وابسته است و اکنون پای کار ایستاده است، اما انتظار دارد شنیده شود و به رسمیت شناخته شود.

لینک کوتاه : https://vefaghemelli.com/?p=8542
  • نویسنده : بهنام عبداللهی
انفرادی

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.