به گزارش وفاق ملی، سفر رسمی دکتر مسعود پزشکیان به پاکستان در نخستین ماههای ریاستجمهوریاش، نهتنها یک سفر دیپلماتیک معمولی میان دو کشور همسایه نیست، بلکه فرصتی تاریخی برای بازتعریف روابط ایران و پاکستان در سطوح راهبردی تلقی میشود؛ روابطی که ریشههای تمدنی، جغرافیایی و امنیتی آن همواره در متن تحولات جنوب آسیا نقش ایفا کردهاند.
در شرایطی که منطقه با موجی از تنشهای ژئوپلیتیکی، رقابتهای اقتصادی و تحرکات فرامنطقهای مواجه است، حضور رئیسجمهور جدید ایران در اسلامآباد نشان از عزم تهران برای احیای ظرفیتهای مغفولمانده در روابط دوجانبه دارد. همراهی مقامات عالیرتبهای مانند عباس عراقچی، مشاوران ارشد، وزرای کلیدی و برنامه دیدار با نخبگان فرهنگی و اقتصادی پاکستان، حاکی از جامعنگری جمهوری اسلامی ایران به این سفر است.
روابط تهران و اسلامآباد همواره ترکیبی از همکاری و چالش بودهاند.
از سویی، اشتراکات تاریخی، فرهنگی و مذهبی، دو کشور را در مواضع کلیدی چون حمایت از فلسطین، مخالفت با رژیم صهیونیستی و استقلال در برابر فلسطین، در یک جبهه قرار داده است.
از سوی دیگر، مداخلات بازیگران ثالث، تهدیدات مرزی، گروههای تروریستی، و بیثباتی در مرز مشترک، مانع از تعمیق روابط پایدار شدهاند.
به گفته حسین نوشآبادی، عضو سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، هسته اصلی روابط ایران و پاکستان را هویت مشترک و ریشههای تاریخی شکل داده است.
نگاهی به تاریخ روابط دو کشور نیز گواه همین ادعاست: ایران نخستین کشوری بود که استقلال پاکستان را به رسمیت شناخت، و متقابلاً پاکستان نخستین دولت بهرسمیتشناختهی جمهوری اسلامی بود. این پیشینه به روابط دو کشور عمق و ابعاد فراتری از روابط صرفاً سیاسی میبخشد.
از منظر امنیتی، سفر رئیسجمهور به پاکستان در موقعیتی حساس صورت میگیرد. پاکستان، تنها کشور اسلامی دارای توان هستهای است و در موازنه قدرت جنوب آسیا نقش مهمی ایفا میکند.
نزدیکی سیاسی با این کشور، میتواند ظرفیتهای جدیدی برای مدیریت بحرانهای منطقهای، مقابله با افراطگرایی و تقویت دیپلماسی دفاعی و اطلاعاتی در اختیار ایران قرار دهد.
از همین رو، پیشنهادهایی چون تشکیل کمیسیونهای امنیتی مشترک، مقابله با جرایم فرامرزی و هماهنگی عملیاتی در برابر گروههای تروریستی، از اهمیت بالایی برخوردارند.
در بُعد اقتصادی نیز این سفر حامل پیامهایی جدی است. با وجود مرز ۹۹۰ کیلومتری، روابط اقتصادی دو کشور تاکنون نتوانستهاند ظرفیتهای واقعی خود را نمایان کنند.
پروژههایی مانند خط لوله صلح (Iran–Pakistan Pipeline) به دلیل فشارهای آمریکا متوقف ماندهاند، اما از نظر کارشناسان، همچنان میتوانند احیا شوند؛ بهویژه اگر ایران و پاکستان در قالبی چندجانبه با حمایت چین، بهسوی بیاثر کردن تحریمها حرکت کنند.
اتصال بندر چابهار ایران به بندر گوادر پاکستان نیز یکی از موضوعات راهبردی این سفر است.
چابهار و گوادر دو نقطه طلایی در مسیر تجارت منطقهای و جهانی هستند. اتصال این دو بندر میتواند ایران و پاکستان را به حلقه کلیدی در کریدورهای ترانزیتی جنوب آسیا، آسیای میانه و اروپا تبدیل کند. به گفته کارشناسان، این اتصال قادر است حجم تجارت منطقهای را تا ۳۰ درصد افزایش دهد و مسیرهای جایگزین برای صادرات، واردات و ترانزیت در سطح جهانی فراهم کند.
در این چارچوب، توسعه زیرساختهای مرزی، ایجاد بازارچههای جدید، تقویت حملونقل ریلی و جادهای (مانند خط ریلی زاهدان-کویته) و تسهیل در امور گمرکی و صدور ویزای تجاری، از جمله پروژههایی هستند که میتوانند در این سفر مورد توافق طرفین قرار گیرند.
تجارت دوجانبه میان ایران و پاکستان در حال حاضر کمتر از ظرفیت واقعی دو کشور است، اما تحلیلگران بر این باورند که با حذف موانع بانکی، فعالسازی پیمانهای پولی دوجانبه و جذب سرمایهگذاریهای مشترک، این رقم میتواند تا سال ۲۰۳۰ به ۱۲ میلیارد دلار برسد.
در بُعد فرهنگی نیز، نگاه مردممحور جمهوری اسلامی ایران، بهویژه در رابطه با کشورهای دارای اشتراکات تمدنی، این فرصت را فراهم میکند تا در کنار تعاملات رسمی، شبکههای نخبگانی، رسانهای و فرهنگی تقویت شوند.
با توجه به وجود ۲۳ نمایندگی رسمی ایران و پاکستان در خاک یکدیگر، از جمله سفارتها، کنسولگریها و نهادهای فرهنگی، فضا برای توسعه دیپلماسی عمومی بیش از پیش فراهم است.
در مجموع، سفر مسعود پزشکیان به پاکستان را باید بخشی از راهبرد کلان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برای تمرکز بر همسایگان، تقویت اتحادهای منطقهای، و کاهش وابستگی به کانالهای دیپلماتیک غربمحور تلقی کرد.
اکنون که نظم جهانی در حال بازتعریف است، تهران و اسلامآباد با درک منافع مشترک خود، میتوانند فصل تازهای از روابط را آغاز کنند؛ فصلی که بر پایه تعامل، همسایگی تمدنی، امنیت پایدار و توسعه اقتصادی شکل میگیرد.