به گزارش وفاق ملی، در ادامه این مطلب آمده: سیاست جدید ابتدا برای مقامهای ارشد شورای امنیت ملی و وزارت خزانهداری فرستاده شد و سپس به وزارت خارجه ابلاغ گردید. مسئولان مرتبط با امور خاورمیانه نیز در جریان قرار گرفتند، اما این دستورالعمل باید دامنه بسیار گستردهتری را دربرمیگرفت. تحریمهای ایران با سیاست ایالات متحده در قبال چین تداخل دارد؛ کشوری که بیش از ۹۰ درصد از صادرات نفت ایران را خریداری میکند، و همچنین با کشورهای ژاپن، اروپا، هند و جنوب شرق آسیا.
چرا این خبر از سوی سخنگوی مطبوعاتی کاخ سفید اعلام شد و نه از سوی شورای امنیت ملی یا وزارت خزانهداری، آنطور که معمولاً انتظار میرود؟ پاسخ این است که شورای امنیت ملی بههم ریخته است؛ چراکه دولت ترامپ بیش از ۱۰۰ کارمند آن را به مرخصی فرستاده است. مسئولیتهای جدید سیاستگذاری هنوز بهطور کامل بین وزارت خارجه و دفتر معاون رئیسجمهور تقسیم نشده، و شبکه CBS گزارش داده که تیم ارتباطات شورای امنیت ملی در حال فروپاشی است. بنابراین دفتر سخنگوی مطبوعاتی کاخ سفید جای خالی را پر کرده است.
در پاسخ به درخواست اظهار نظر درباره توقف تحریمها، کاخ سفید آن را تکذیب نکرد، اما بیانیهای از آنا کلی، معاون سخنگوی مطبوعاتی ارائه داد: «هرگونه تصمیم جدید درباره تحریمها از سوی کاخ سفید یا نهادهای مربوطه در دولت اعلام خواهد شد.»
این دستور برای توقف فعالیتهای مربوط به ایران – بدون تعیین پایان زمانی مشخص – بلافاصله پس از آن صادر شد که یک مورد معمول تعیین تحریم از سوی وزارت خزانهداری مسدود شد. از آن زمان، دستکم دو مورد دیگر از برنامههای تحریمی در تقویم خزانهداری نیز متوقف شدهاند. از تاریخ ۲۱ مه، هیچ تحریم جدیدی از سوی ایالات متحده علیه ایران اعلام نشده است.
برخی از مقامات دولت ترامپ معتقدند این سیاست صرفاً برای کند کردن و بررسی دقیقتر اقدامات تحریمی جدید در بحبوحه مذاکرات حساس هستهای است، و در طول زنجیره تصمیمگیری بیش از حد تفسیر شده است. برخی دیگر نگرانند که بازیگران کلیدی سیاستگذاری از روند تصمیمگیری کنار گذاشته شدهاند و از توقف گسترده غافلگیر شدهاند.
مقامات آمریکایی همچنین از دامنه این توقف اطمینان ندارند – آیا این فقط به تحریمهای جدید مربوط میشود، یا شامل اقدامات اجرایی برای تحریمهای موجود نیز هست؟ بهاحتمال زیاد، محدودیتهای عمده بر فروش نفت و داراییهای بلوکهشده در قطر بدون تغییر باقی میماند، اما راهنمایی بیشتر یا بازگشت از این توقف میتواند مفید باشد.
مقامات دولت ترامپ مراقباند که در جریان مذاکرات هستهای، بیجهت موجب تحریک ایران نشوند. اما همین فشار بود که ایران را پای میز مذاکره آورد، و تحریمهای جدید آمریکا تازه در مراحل اولیه بودند. این تحریمها نیز بهتازگی شروع به موفقیت در ایجاد اختلال در صادرات نفت ایران به چین کرده بودند. حال چرا باید ترمز را کشید، درست زمانی که بیشترین فشار برای دستیابی به توافقی قابل قبول مورد نیاز است؟
ایران همواره از مذاکرات برای خرید زمان و دریافت امتیاز استفاده کرده، در حالی که در برابر شروط آمریکا مقاومت میکند. دو گزارش جدید از آژانس بینالمللی انرژی اتمی نشان میدهند که ایران به تولید اورانیوم با غنای بالا ادامه میدهد و سالها است بازرسان را درباره فعالیتهای هستهایاش فریب داده است، و از هرگونه حسن نیتی که دریافت کرده بهرهبرداری کرده است. بعید است این بار استثنا باشد.
پرزیدنت ترامپ در کتاب «هنر معامله» نوشته است:
«بهترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که از موضع قدرت وارد معامله شوید؛ و اهرم، بزرگترین قدرتی است که میتوانید داشته باشید.»
او همچنین از آغاز دوره ریاستجمهوری خود، فشار حداکثری را به سیاست رسمی آمریکا تبدیل کرد. اکنون آیا دولت او قرار است این اهرم را محدود کند؟