به گزارش وفاق ملی، ماجرای دادخواهی علیه ـ پرویز ثابتی رئیس پیشین ساواک ـ در فضای رسانهای کشور بازتاب گستردهای داشت و همچون بسیاری از رویدادهای سیاسی، به محملی برای منازعات میان جریانهای مختلف بدل شد. طیف طرفدار پهلوی با رویکرد «سکوت» از ورود به مجادله اجتناب کردند، در حالی که نیروهای اپوزیسیون، با تمرکز بر شخصیت ثابتی، تلاش کردند وجهه او را با رضا پهلوی مقایسه و هویتی واحد برای وی بسازند.
با این حال، از منظر حقوقی، این پرونده ویژگی مهمی داشت: برای نخستین بار پس از بیش از چهار دهه، اتهام شکنجه در دوره پهلوی علیه مخالفان سیاسی توسط یک دادگاه بیطرف در ایالات متحده مورد رسیدگی قرار گرفت. این پرونده امکان ارزیابی محدود و عینی از کارنامه امنیتی دوران پهلوی را فراهم ساخت، فارغ از نگاه سیاسی صفر و صدی که معمولاً در بحثهای داخلی حاکم است.
در تاریخ ۱۲ اوت سال جاری، دادگاه ناحیهای فلوریدا (شعبه اورلاندو) پس از شش ماه رسیدگی، رای نیمهنهایی (Order) خود را صادر کرد. این رای، بخشهایی از پرونده را به قطعیت رساند و بخشی دیگر را همچنان در دست بررسی نگه داشت. رسیدگی بر اساس قانون فدرال «ممنوعیت شکنجه اتباع خارجی» انجام شد و خواهانها به صورت ناشناس با نام «جان دو» مطرح شدند تا هویتشان محفوظ بماند.
قاضی گریگوری پرِسنِل، منصوب در دوره ریاستجمهوری بیل کلینتون، درخواست توقف دادرسی از سوی ثابتی را رد کرد و اتهامات اصلی سهگانه خواهانها—شامل مشارکت و معاونت در شکنجه، توطئه برای شکنجه و مسئولیت ناشی از آمریت—را بر اساس اسناد و گزارشهای تاریخی، کمیسیون بینالمللی حقوقدانان و مدارک سیا، پذیرفت. همچنین ادعای سقوط مسئولیت به دلیل مرور زمان، به دلیل فقدان امکان دسترسی به ثابتی، مردود اعلام شد.
بر اساس دکترین «هزینه عادلانه» (Equitable Tolling)، صدور رای نهایی به ژانویه ۲۰۲۶ موکول شد و احتمالاً پرونده به دادگاه عالی ایالات متحده خواهد رفت. با توجه به سوابق رویه قضایی، این مرحله میتواند شانس موفقیت خواهانها را تحت تأثیر قواعد بینالمللی و محدودیتهای اعمال قانون در خاک دولتهای بیگانه قرار دهد.
این پرونده، علاوه بر اهمیت حقوقی، نشانهای از استقلال و شفافیت قضایی در ایالات متحده است و به شکل ملموسی نشان میدهد که مقابله با بیکیفرمانی تاریخی میتواند فارغ از تعلقات سیاسی و ملی انجام شود. همانگونه که حافظ میگوید:
“دورِ فلکی یکسَره بر مَنْهَجِ عدل است / خوش باش که ظالم نَبَرد راه به منزل.”