به گزارش وفاق ملی، دسامبر سال گذشته ذخایر قابل توجهی از نفت و گاز در پاکستان کشف شد که به طور بالقوه این کشور را در رتبه چهارم بزرگترین ذخایر جهان قرار داد، اگرچه امکان تجاری آن هنوز نامشخص است.
شرکتهای چینی اعلام آمادگی کردهاند تا بخش انرژی پاکستان را رهبری کنند و از زیرساختهای موجود کمربند و جاده برای استخراج و حمل و نقل کارآمد منابع استفاده کنند. این امر امنیت انرژی چین را تقویت میکند و در عین حال وابستگی به گاز روسیه را کاهش میدهد. همچنین پویایی منطقهای را تغییر داده و منافع استراتژیک غرب را به چالش میکشد.
از طرفی، تجاریسازی ذخایر نفت و گاز پاکستان، میتواند تسلط عربستان و روسیه را در بازار انرژی جنوب آسیا به چالش بکشد و زنجیرههای تأمین منطقهای را تغییر دهد؛ در حالی که افزایش درآمد حاصل از آن احتمالاً هزینههای های نظامی پاکستان را افزایش داده، تنش با هند را تشدید کرده و منطقه را بیش از پیش بیثبات میکند.
اما در هر صورت تجاریسازی ذخایر پاکستان، احتمالاً اقتصاد آن را تقویت و بخشهای کلیدی مانند نساجی را احیا میکند و این کشور را به یک قطب تولید کمهزینه بالقوه تبدیل میکند. افزایش تجارت و صادرات انرژی به نفع شرکتهای حمل و نقل و لجستیک خواهد بود، در حالی که افزایش هزینههای دفاعی فرصتهایی را برای تولیدکنندگان دفاعی، به ویژه چین، ایجاد خواهد کرد.

پاکستان پس از یک بررسی اکتشافی سه ساله که با همکاری یک کشور متحد ناشناس انجام شد، ذخایر قابل توجهی از نفت و گاز طبیعی را در آبهای سرزمینی خود کشف کرده است. ارزیابی KSG نشان میدهد که این کشور، احتمالا چین است. برآوردهای اولیه نشان میدهد که این ذخایر میتواند پاکستان را در میان دارندگان برتر منابع هیدروکربنی جهان قرار داده و به طور بالقوه به رتبه چهارم بزرگترین ذخایر جهان برساند. با این حال، سودآوری تجاری این ذخایر همچنان نامشخص و نیازمند تجزیه و تحلیل و اکتشاف بیشتر است.
خبر کشف، در اوایل سپتامبر منتشر شد. از همان زمان، KSG جمعآوری اطلاعات کامل و ارزیابی استراتژیک را انجام داده است.
خروج انرژی غربی
چالشهای امنیتی مداوم و شدید، کشف اخیر منابع هیدروکربنی در پاکستان را به طور قابل توجهی پیچیده میکند. به طور معمول، کشفی با این عظمت، توجه بینالمللی قابل توجهی را به خود جلب کرده و شرکتهای بزرگ انرژی برای یافتن جای پایی در بازار آن رقابت میکنند. با این حال، در این مورد، روند مشخصی از خروج شرکتهای بینالمللی، مانند TotalEnergies و Shell، از این کشور به دلیل وخامت اوضاع امنیتی پاکستان وجود دارد. در ژوئن ۲۰۲۳، ۱۸ بلوک نفت و گاز در پاکستان به مزایده گذاشته شد که تنها ۳ پیشنهاد دریافت کردند و این نشاندهنده عدم اعتماد سرمایهگذاران است.
گروه شبهنظامی ارتش آزادی بخش بلوچستان (BLA) در کنار دیگر گروهها، بارها زیرساختهای حیاتی، از جمله بندر گوادر که توسط چین اداره میشود و از نظر استراتژیک حیاتی است را هدف قرار دادهاند. حملات انتحاری، عملیات در امتداد کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) را مختل کرده و برخی از پروژهها ها را به طور نامحدود به حالت تعلیق درآورده است. این امر نگرانیهای جدی را در مورد امکان ادامه عملیات خارجی با وجود اقدامات امنیتی ارائه شده توسط دولت پاکستان ایجاد کرده است.
تعمیق روابط چین و پاکستان
رابطه پاکستان و چین همچنان در جنوب آسیا محوری است و با همکاری قوی اقتصادی، انرژی و دفاعی تعریف میشود. با وجود محیط امنیتی ناپایدار پاکستان، چین همچنان به تعمیق مشارکت خود ادامه میدهد و خود را به عنوان ذینفع اصلی خارجی در بخشهای انرژی و زیرساختهای پاکستان معرفی میکند.
یکی از ارکان اصلی مشارکت آنها، کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) است که هر دو کشور متعهد به گسترش آن هستند. تحولات اخیر، همکاریهای پیشرفته در بررسیهای زمین شناسی، ارزیابی منابع و اکتشاف نفت و گاز فراساحلی را دامن میزند. همچنین برنامههایی برای یک بررسی مشترک زمینشناسی دریایی در حال انجام است که نشاندهنده تمرکز مشترک بر بهرهبرداری از ذخایر هیدروکربنی دست نخورده پاکستان است. در ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۴، شرکت توسعه نفت و گاز پاکستان (OGDCL) تفاهمنامهای را با شرکت مهندسی زمینشناسی زغالسنگ چین (CCDC) برای توسعه ذخایر شیل و گاز فشرده پاکستان امضا کرد و چین را به بازیگر خارجی غالب در بازار انرژی پاکستان تبدیل کرد.
تنش با غرب
روابط بین پاکستان و غرب، به ویژه ایالات متحده، در سالهای اخیر به طور قابل توجهی رو به وخامت گذاشته است. درخواستها برای پایان دادن به تعیین پاکستان به عنوان متحد اصلی غیر ناتو (MNNA) نشاندهنده افزایش تردید ایالات متحده در مورد همسویی پاکستان است که ناشی از نگرانیها در مورد ارتباط آن با گروههای شبهنظامی و روابط نزدیکتر با چین است. این رابطه پرتنش، توانایی شرکتهای بخش خصوصی ایالات متحده و غرب را برای فعالیت مؤثر در پاکستان، به ویژه در بخشهای حساس مانند انرژی و زیرساختها، محدود میکند.
رابطه روسیه و پاکستان
درحالیکه روسیه روابط اقتصادی محدودی با پاکستان دارد، بحران انرژی اخیر، مسکو و اسلام آباد را به هم نزدیکتر کرده است. منافع مشترک در گسترش همکاریهای انرژی، مانند صادرات LNG، باعث شده است که روسیه به دنبال تعامل بیشتر باشد. با این حال، ظرفیت روسیه برای رقابت با مشارکت گسترده چین همچنان به دلیل چالشهای اقتصادی و ژئوپلیتیکی خود محدود است.
تقاضای پاکستان برای انرژی خارجی
پاکستان در حال حاضر با چالشهای قابلتوجهی در حوزه انرژی روبرو و برای تأمین نیازهای سوخت فسیلی خود به شدت به واردات متکی است، به طوری که واردات نفت و گاز ۲۲.۷۸ درصد از هزینههای واردات پاکستان و ۱۶.۷۹ میلیارد دلار آمریکا را تشکیل میدهد. این وابستگی، اقتصاد را تحت فشار قرار داده و افزایش هزینههای انرژی و کمبود آن، صنایع حیاتی را مختل کرده است. به ویژه بخش نساجی که ۶۰ درصد از صادرات پاکستان را تشکیل میدهد، آسیب دیده و به دلیل کمبود منابع انرژی، مجبور به کاهش فعالیتها شده و در نتیجه ضرری بیش از ۱ میلیارد دلار متحمل شده است.
علاقه خاورمیانه به بازار مصرف پاکستان
خاورمیانه علاقه زیادی به بازار رو به رشد مصرف انرژی پاکستان نشان داده و بر عملیات خرده فروشی به جای اکتشاف تمرکز کرده است. آرامکو، غول نفتی دولتی عربستان سعودی، ۴۰ درصد از سهام شرکت Gas & Oil Pakistan Ltd (GO)، یک اپراتور بزرگ خردهفروشی را خریداری کرد و اولین سرمایهگذاری خردهفروشی خود را در این کشور انجام داده است. این اقدام با استراتژی آرامکو برای گسترش حضور خردهفروشی جهانی خود همسو است و پاکستان را به عنوان یک بازار با ارزش برجسته میکند. به همین ترتیب، شرکت دولتی Asyad عمان اخیراً شرکت Shell Pakistan را خریداری کرد و بر علاقه منطقه به سرمایهگذاری در شبکه توزیع انرژی و پایگاه مصرفکنندگان پاکستان به جای ذخایر نفتی بالادستی آن تأکید بیشتری کرد.
نگاه به آینده
فعالیتهای بالادستی:
طبق ارزیابیهای KSG، چین با احتمال ۶۵٪، آماده است تا اولین شرکت خارجی در میادین نفتی تازه کشف شده پاکستان باشد. شرکتهای چینی که به ریسک گریزی نسبتاً کم خود معروف هستند، در موقعیت خوبی برای سرمایهگذاری در منابع پاکستان قرار دارند، درحالیکه دیگران ممکن است به دلیل نگرانیهای امنیتی تردید داشته باشند. موقعیت بندر گوادر و CPEC مسیری کارآمد برای حمل و نقل سریع نفت و گاز استخراج شده به چین ارائه داده و امنیت انرژی پکن را تقویت و در عین حال نفوذ خود را در توسعه منابع پاکستان بیشتر تثبیت میکند.
طبق ارزیابی KSG شرکتهای بزرگ نفتی غربی با توجه به خروج اخیرشان و عدم علاقه به بلوکهای موجود، بعید است وارد بازار پاکستان شوند. این نشاندهنده روند گستردهتر عدم مشارکت غرب در بخش انرژی پاکستان است که ناشی از نگرانیهای امنیتی و خطرات عملیاتی است.
با وجود تمرکز فعلی آنها بر فعالیتهای خردهفروشی در پاکستان، KSG ارزیابی میکند که بازیگران خاورمیانهای مانند آرامکو، با توجه به زیرساختها، تخصص، منابع مالی و حضور فعلیشان در این کشور، قویترین فرصت را در میان شرکتهای بین المللی، به جز چینیها، برای گسترش فعالیت در اکتشاف و توسعه میادین نفتی پاکستان دارند. این امر به آنها اجازه میدهد تا زنجیرههای تأمین بلندمدت را تضمین کرده و جای پای استراتژیک خود را در بازار انرژی جنوب آسیا تقویت کنند.
فعالیتهای پاییندستی:
یکی دیگر از گزینههای بالقوه، ترکیه است که به دلیل روابط عمیق با پاکستان و زیرساختهای قابل توجه LNG، وارد این عرصه شده است. ترکیه در حال حاضر به عنوان یک مرکز کلیدی ترانزیت انرژی از کشورهایی مانند روسیه، ایران، آذربایجان، الجزایر و نیجریه فعالیت میکند و عرضه به منطقه دریای سیاه، از جمله رومانی، بلغارستان و مجارستان را تسهیل میکند. KSG ارزیابی کرده که ترکیه احتمالاً در یک ظرفیت ثانویه مشارکت خواهد کرد و به توسعه زیرساختها کمک یا به عنوان یک مرکز ترانزیت برای صادرات گاز پاکستان به اروپا عمل خواهد کرد. با توجه به تمرکز استراتژیک ترکیه بر ترانزیت انرژی و تخصص لجستیکی به جای فعالیتهای بالادستی، مشارکت مستقیم در اکتشاف و توسعه میادین نفت و گاز پاکستان کمتر محتمل به نظر میرسد.
اگرچه به دلیل نگرانیهای امنیتی، KSG به فعالیتهای بالادستی علاقه ندارد، اما چنین ارزیابی میکند که شرکتهای غربی میتوانند فرصتهایی را در پالایش و توزیع بررسی کنند. اکسون موبیل، که به دلیل تخصص خود در عملیات پایین دستی در بازارهای نوظهور شناخته شده است، میتواند به ویژه از سرمایهگذاری در تأسیسات پالایش یا پتروشیمی برای تأمین تقاضای رو به رشد انرژی و نیازهای صنعتی پاکستان بهرهمند شود.
تأثیر بر تجارت منطقهای نفت و گاز:
طبق ارزیابیهای KSG تجاریسازی ذخایر نفت و گاز پاکستان میتواند تهدیدی برای فروش نفت و گاز عربستان و روسیه در بازار جنوب آسیا باشد. علاوه بر این، KSG پیشبینی میکند که تا زمانی که این ذخایر در پنج سال آینده به بهرهبرداری برسند، احتمالاً گذار جهانی به انرژی پاک پیشرفت کرده و به کاهش تدریجی تقاضا برای سوختهای فسیلی کمک خواهد کرد. این تأثیر دوگانه افزایش عرضه از پاکستان و رشد نامتوازن تقاضا میتواند فشاری نزولی و موضعی بر قیمت نفت، به ویژه در بازارهای نوظهور حساس به قیمت، وارد کند.
تأثیر بر شرکتهای ترانزیت و لجستیک:
ارزیابی KSG نشان میدهد که افزایش تجارت از طریق بنادر، که با افزایش تولید انرژی و سرمایهگذاری خارجی تقویت میشود، به نفع شرکتهای لجستیک و کشتیرانی، به ویژه آنهایی که در گوادر و در امتداد مسیرهای تجاری CPEC فعالیت میکنند، خواهد بود. شرکتهایی مانند Maersk و AD Ports Group میتوانند انتظار سود زیادی داشته باشند.
پیامدهای ژئوپلیتیکی:
درباره پیامدهای ژئوپولیتیکی، گروه KSG ارزیابی میکند که با منابع انرژی داخلی و نیروی کار ارزان، پاکستان پتانسیل تبدیل شدن به یک قطب تولید کمهزینه را دارد و سرمایهگذاری در منسوجات، کالاهای مصرفی، لوازم الکترونیکی و مواد شیمیایی را جذب میکند، مشروط بر اینکه زیرساختها و سیاستهای تجاری تقویت شوند.
تجاریسازی میادین نفتی پاکستان، اقتصاد این کشور را تقویت کرده و آن را به قطب تولید منطقهای تبدیل میکند و امکان افزایش هزینههای دفاعی را فراهم میکند. این امر تنش با هند را تشدید کرده و جنوب آسیا را بیثبات میکند، در حالی که به نفع تولیدکنندگان دفاعی چین خواهد بود.
گروه KSG ارزیابی کرده که توسعه انرژی پاکستان میتواند منابع نفت و گاز چین را متنوع و اهرم اقتصادی کشورهایی مانند روسیه، استرالیا و عربستان سعودی را تضعیف کند.
براساس ارزیابیهای گروه KSG، حمل و نقل زمینی نفت و گاز طبیعی از طریق CPEC با کاهش وابستگی چین به حمل و نقل دریایی از طریق تنگه مالاکا، امنیت انرژی چین را تقویت میکند. این توسعه، تأثیر محاصره احتمالی ایالات متحده در طول درگیری چین و تایوان را کاهش داده و تاب آوری انرژی پکن را افزایش میدهد. این امر همچنین توانایی ایالات متحده را برای جلوگیری از حمله تایوان کاهش میدهد.
محتمل ترین وضعیت در ۵ سال آینده (دسامبر ۲۰۲۹)
شرکتهای حفاری چینی توسعه ذخایر نفت و گاز پاکستان را رهبری خواهند کرد.
تجاریسازی این ذخایر، نفت و گاز کافی را برای تأمین نیازهای داخلی پاکستان فراهم کرده و وابستگی آن را به منابع خارجی کاهش میدهد. این خودکفایی، به نوبه خود، انگیزه سرمایهگذاری برای منافع خاورمیانه را که پاکستان یک بازار مصرف مهم برای صادرات انرژی آنها بود، کاهش داده است.
از آنجایی که کشورهای خلیج فارس سهم بازار خود را در جنوب آسیا به پاکستان واگذار کردهاند، به دنبال تعمیق مشارکت انرژی با اروپا، به ویژه در صادرات LNG و فنآآوریهای هیدروژن، و تغییر شکل اتحادهای انرژی بودهاند.
توانایی جدید چین در تهیه نفت خام و گاز طبیعی از پاکستان، وابستگی آن به گاز روسیه را کاهش داده است. این تغییر بر جریان درآمد مسکو تأثیر خواهد گذاشت و مشارکت انرژی چین و روسیه را به نفع پکن بیشتر متمایل میکند و به چین اهرم فشار بیشتری در روابط دوجانبه شان میدهد. چنین تغییری روسیه را به سمت اتحاد نزدیکتر با هند سوق داده است، که همچنان به واردات مقادیر زیادی نفت خام از روسیه ادامه خواهد داد.
تحول در روابط چین و پاکستان، تنشهای جنوب آسیا (به ویژه با هند) را تشدید میکند. درآمد نفتی پاکستان احتمالاً هزینههای نظامیاش را افزایش میدهد، در حالی که سرمایهگذاری چین در زیرساختها (مثل بندر گوادر) همکاری امنیتی دریایی را برای حفاظت از مسیرهای تجاری حیاتی افزایش میدهد. این اقدامات تنشهای نظامی با هند را تشدید خواهد کرد.
تجارت بین چین و پاکستان با ارزهای محلی انجام خواهد شد، که این امر وابستگی به دلار آمریکا را کاهش داده و یوان چین را تقویت میکند.
با توجه به ناکافی بودن اقدامات امنیتی دولتی در پاکستان، محیط امنیتی چالشبرانگیز این کشور، فرصتهایی را برای شرکتهای امنیتی خصوصی، بهویژه شرکتهای چینی مانند گروه خدمات مرزی (FSG)، هواشین ژونگ آن و گروه امنیتی شاندونگ هواوی، فراهم کرده است تا از پرسنل و زیرساختهای چینی محافظت کنند.
از از طریق سرمایهگذاری چین در زیرساختها و فعالیتهای استخراج، اقتصاد بهبود یافته و محیط امنیتی تثبیت خواهد شد. این تحولات بهطور بالقوه نگرانیهای امنیتی بالای فعلی را که مانع سرمایهگذاری طرفهای خارجی غیر از چین میشود، کاهش خواهد داد.
با توجه به مشارکت گسترده چین در بخشهای بالادستی و پاییندستی صنعت انرژی پاکستان، فرصتهای ورود برای شرکتهای غربی به این بازار محدود خواهد بود.
پاکستان برای مقابله با تعرفهها، خرید نفت خام از آمریکا را بررسی میکند
طبق گزارش رویترز، به گفته یک منبع دولتی که مستقیماً با این پیشنهاد درگیر است و یک مدیر اجرایی پالایشگاه، پاکستان برای اولین بار واردات نفت خام از ایالات متحده را برای جبران عدم تعادل تجاری که باعث افزایش تعرفههای ایالات متحده شده است، در نظر دارد.
کشورها در تلاشند تا راههایی برای کاهش بار تعرفههای ایالات متحده بیابند، از جمله خرید بیشتر نفت و گاز آمریکا. این امر به دلیل شوک ناشی از عوارض واردات گسترده دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، بر اقتصادها و بازارها صورت میگیرد.
یک منبع دولتی که مستقیماً در پیشنهاد خرید نفت خام بیشتر از آمریکا به نخست وزیر دخیل است، گفت: «این یکی از محصولاتی است که پیش از سفر هیئتی به ایالات متحده برای مذاکره در مورد تعرفه، بررسی میشود. او ادامه داد: «این موضوع به طور فعال در دست بررسی است. ما در حال بررسی فرصتها و ساختار لازم برای انجام آن هستیم، اما نخست وزیر باید آن را تأیید کند.»
این منابع از افشای نام خودداری کردند زیرا این پیشنهاد در مرحله مقدماتی است، وزارت نفت پاکستان بلافاصله به درخواست اظهار نظر پاسخ نداد.
دادههای شرکت تحلیلی کپلر نشان داد که پاکستان در سال ۲۰۲۴، ۱۳۷,۰۰۰ بشکه در روز نفت خام وارد کرده است که بیشتر آن نفت سبک از خاورمیانه بوده و عربستان سعودی و امارات متحده عربی از جمله تأمینکنندگان اصلی آن بودند. دادههای بانک مرکزی پاکستان نشان داد که واردات نفت در سال ۲۰۲۴ به ۵.۱ میلیارد دلار رسیده است.با اینکه چین اعلام کرده بود برای آمادگی این میدان نفتی همکاری خواهد کرد، روز گذشته ترامپ گفت که ایالات متحده و پاکستان بهطور مشترک میادین نفتی پاکستان را توسعه خواهند داد. شرکت نفتی که رهبری این مشارکت را بر عهده خواهد داشت، در حال حاضر در حال انتخاب است.با وجود حضور آمریکا در یک قدمی چین در حوزه انرژی و کاهش خرید نفت این کشور از روسیه، و با توجه به اینکه این حوزه انرژی جدید چهارمین ذخیره بزرگ جهان است، باید انتظار تغییر مناسبات در این منطقه با رویکردهای تازه را داشت.