سپینو

0

چند درصد کاربران ایرانی حامی اسرائیل بودند؟

  • کد خبر : 7484
  • 17 تیر 1404 - 11:52
چند درصد کاربران ایرانی حامی اسرائیل بودند؟
فضای روانی جامعه در طول بحران‌ها یکی از شاخص‌های مهم بررسی شرایط و میزان تاب‌آوری است. نظر مردن درباره وضعیت و نوع واکنش و سخنان آن‌ها می‌تواند مسیر یا سرنوشت جنگ‌ها را هم تغییر دهد.

به گزارش وفاق ملی، تعدادی از کاربران ایرانی یا فارسی‌زبان شبکه‌های اجتماعی، در طول جنگ ۱۲ روزه از اسرائیل و حملات آن علیه کشورمان حمایت کردند. تعداد چنین کاربرانی زیاد به نظر می‌آمد و در روزهای جنگ و خون آزارنده نیز بود.

پرسش این‌جاست که چنین کاربرانی چند درصد از کاربران شبکه‌های اجتماعی را تشکیل می‌دهند؟ چه تعداد از آن‌ها کاربران واقعی هستند و چه تعداد به لشکرهای سایبری تعلق دارند؟ همچنین از بین آن‌ها تعدادی ربات هستند که آن نیز باید مشخص شود. همچنین این پرسش به میان می‌آید که چنین فضایی چه نسبتی با جامعه و فضای کلی آن دارد و چند درصد از عموم مردم نظرها و افکار مشابه کاربران شبکه‌های اجتماعی دارند؟

خبرگزاری ایرنا در گزارشی این موضوع را بررسی کرده است. این گزارش داده‌کاوی را شرکتی به نام دیتاک آن‌را انجام داده و از دو روش افکارسنجی و رسانه‌سنجی استفاده کرده است ت وضعیت افکار عمومی و رسانه‌های مختلف را در شبکه‌های اجتماعی و وبسایت‌ها بررسی کند. خلاصه این گزارش را در ادامه می‌خوانید.

در پی حمله نظامی اسرائیل و متعاقباً آمریکا به جمهوری اسلامی ایران در ۲۶ خرداد تا ۲ تیر، فضای مجازی به محلی برای تولید و انتشار محتوا درباره این رویداد تبدیل شده است. محتوای تولید شده به شکل طبیعی بعضاً دارای داوری‌های احساسی، تحلیل‌های شتاب‌زده و روایت‌های متعارض است. حجم انبوه اطلاعات منتشر شده از کامنت‌های لحظه‌ای کاربران تلگرام و اینستاگرام گرفته تا پوشش‌های رسانه‌ای رسمی و غیررسمی از یکسو به شکل‌گیری افکار عمومی می‌انجامد و از سوی دیگر می‌تواند بر تصمیم سازی‌های سیاسی امنیتی و حتی اقتصادی اثرگذار باشد. از این رو واکاوی منسجم این داده‌ها دارای ضرورت لحظه‌ای است که در دو محور اصلی تعریف شده است:

رسانه سنجی: رصد محتوای رسانه های رسمی نیمه رسمی و غیر دولتی – اعم از داخلی و برون مرزی به منظور سنجش هم پوشانی یا واگرایی روایتها با داده‌های شبکه‌های اجتماعی و برآورد سهم مصرف هر سرفصل خبری.

افکارسنجی: استخراج و تحلیل نظرات کاربران عادی جامعه بر اساس واکنشها به تولید محتوای رسانه ای مانند تحلیل کامنت‌ها.

هدف نهایی آن است که تصویری داده محور از آنچه مخاطب می‌شنود و آنچه مخاطب می‌گوید ارائه کرده، سپس نشان دهیم هر روایت چه میزان مخاطب، بازدید و تأثیر واقعی داشته است.

الف: آمارهای کلی

انسجام ملی به روایت داده‌ها: حمایت تنها ۷ درصد کاربران مجازی از اسرائیل

حجم محتوای تولیدی در بازه دو روزه مورد بررسی حدود ۱ میلیون و میزان مشاهده محتوا با وجود محدودیت‌های ناشی از قطعی اینترنت، حدود ۴ میلیارد مورد بوده است. این رقم گویای این واقعیت است که تجاوز آمریکا و اسرائیل به خاک ایران نه تنها در عرصه سیاسی و نظامی، بلکه در عرصه رسانه نیز یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ ایران پس از انقلاب است.

ب: رسانه‌سنجی

اکثریت مصرف رسانه‌ای در بازه ۳۱ خرداد تا ۱ تیر، ۶۱ درصد متعلق به گفتمان حامی نظام است که نشان دهنده برتری رسانه‌ای حداقل از نظر حجم مصرف شده در این طیف است. شواهد موجود نشان می‌دهد که پس از حمله ایالات متحده و قطعی اینترنت، سهم محتوای تولید شده توسط حامیان نظام در مجموع حدود ۵ درصد نسبت به بازه قبلی افزایش یافته است.

گفتمان خنثی منتشر شده پس از حمله ایالات متحده و قطعی اینترنت، تقریباً نصف شده است. این وضعیت گویای رادیکال‌تر شدن مواضع پس از حمله آمریکا و تداوم حملات اسرائیل است.

حامیان اسرائیل و آمریکا حدود ۱۰ درصد محتوا در بسترهای مختلف تولید کرده‌اند که گویای افزایش حدوداً ۳ درصدی محتوا توسط کاربران و رسانه‌های حامی اسرائیل و آمریکاست. مداخله نظامی آمریکا و پررنگتر شدن بحث تغییر رژیم در پی اظهارات ترامپ و برخی مقامات آمریکا و اسرائیل در افزایش سهم محتوای این طیف از کاربران بی تاثیر نیست.

منتقدان حکومت اما میهن‌دوست حدود ۷ درصد محتوا در این بازه تولید کرده‌اند. ثبات در تولید محتوا توسط این کاربران به رغم محدود شدن دسترسی به معنای تداوم تولید محتوا توسط این کاربران درباره وضعیت ایران و کشور است.

مخالفان حکومت و ساکت درباره اسرائیل: افزایش تولید محتوا از سوی این کاربران ناشی از نگرانی درباره حمله آمریکا، شرایط نامشخص کشور و بحران ناشی از موضع گیری در این شرایط است. آنها از یک سو نسبت به عملکرد حاکمیت در تداوم بحران و برخورد با معترضان و منتقدان معترضند و از سوی دیگر نسبت به عملکرد آمریکا و اسرائیل در ایران فاقد موضع گیری مشخص اند.

نقش برجسته بسترهای داخلی: چنانچه از جدول سهم جبهه‌ها از مصرف رسانه‌ای بر حسب بستر پیداست، بسترهای داخلی به شکل یک جانبه‌ای اقدام به تولید و انتشار محتوا درباره موضوع کرده‌اند. این وضعیت از یک سو موجب تعدیل مواضع به سمت نظام می‌شود اما به تدریج می‌تواند موجب خالی شدن فضای گفتگو و افزایش قطبیت شود.

اختلاف در دو بستر تلگرام و اینستاگرام: اختلاف موجود عمدتاً ناشی از حضور رسانه‌های حرفه‌ای تر در بستر تلگرام و مخاطبان حرفه‌ای‌تر بستر تلگرام نسبت به بستر اینستاگرام تیپ نوجوان و نسلهای جدید است. بخش زیادی از محتوای تولیدی درباره جنگ در بستر اینستاگرام توسط صفحات و کاربران غیر خبری تولید شده است.

انسجام ملی به روایت داده‌ها: حمایت تنها ۷ درصد کاربران مجازی از اسرائیل

ج: افکارسنجی

آنچه تا کنون مورد بحث قرار داده شد، تولید محتوای رسانه‌ای بود و نقش کاربران و افکار عمومی جز از طریق محتوای تولیدی در بستر توئیتر نسبت به رسانه‌ها چندان چشمگیر نبوده است. در این بخش، به واکنش کاربران در بسترهای اینستاگرام و تلگرام در قالب کامنت می‌پردازیم.

شکاف میان اینستاگرام و تلگرام: چنانچه پیشتر اشاره شد اینستاگرام عملاً به پلتفرم اصلی گفتمان معترض انتقادی و رادیکال تبدیل شده است. در این بستر بیش از ۵۰ درصد از کامنت‌ها در دسته معترض قرار دارند. حضور موثر تیپ نوجوان و نسل زد در این بستر فعالیت صفحات غیرحرفه‌ای و تولید تصویر محور در شکل‌گیری این فضای اعتراضی موثر بوده‌اند. در مقابل تلگرام فضایی رسانه ای و نوشتاری‌تر دارد و کاربران خاص این بستر، اغلب رویکردی انتقادی‌تری در مواجهه با اخبار دارند.

انسجام ملی به روایت داده‌ها: حمایت تنها ۷ درصد کاربران مجازی از اسرائیل

جمع‌بندی نهایی

فاصله کم میان افکار عمومی و تولید رسانه‌ای: مهمترین پرسش درباره افکار عمومی و تفاوت آن با محتوای تولیدی در رسانه، مسئله شکاف میان دو فضای رسانه‌ای «تولید و انتشار» و «واکنش به محتوای تولیدشده» است. چنانچه در جداول بخش افکار عمومی پیداست بسترهای داخلی ایتا، بله و روبیکا سهم بزرگی در افزایش محتوای حامی نظام دارند اما جداسازی این بسترها از بسترهای خارجی نشان می‌دهد تفاوت کلی در محتوای رسانه‌ای و افکار عمومی حدود ۶ درصد است که گویای همسویی کلی رسانه و افکار عمومی است. حتی با احتساب کل رسانه‌ها و بسترهای داخلی نیز تفاوت موجود حدود ۱۰ درصد است که نشان دهنده عدم شکاف در این شاخص است. این قرابت در واقع گویای نوعی موفقیت رسانه‌ای جریان حامی نظام در اثر بخشی بر افکار عمومی است. بنابراین میان «آنچه مخاطب می‌شنود» و «آنچه مخاطب می‌گوید» تفاوت چندانی وجود ندارد.

در مجموع با وجود برخی شواهد و ادعاها درباره حمایت کاربران ایرانی از اسرائیل، سهم این بخش در افکار عمومی حدود ۷ درصد از کل کاربران را شامل می‌شود که می‌توان این رقم را با توجه به فعالیت سازمانی برخی جریان‌ها مانند جریان سلطنت‌طلب و شکاف‌های موجود در جامعه یک رقم عادی تلقی کرد. البته نکته حائز اهمیت این است که بیش از ۸۱ درصد از کاربران مخالف جمهوری اسلامی از حمله اسرائیل به شکل علنی حمایت نکرده اند و این مورد گویای شکست عملیات رسانه‌ای اسرائیل حتی در جذب و همراهی مخالفان حاکمیت است.

لینک کوتاه : https://vefaghemelli.com/?p=7484
  • منبع : ایرنا
انفرادی

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.