نخستوزیر رژیم صهیونیستی بنیامین نتانیاهو که از سال ۱۹۹۶ ریاست کابینه رژیم اسرائیل را دارد بهعنوان شخصیتی جنگطلب، جنایتکار و افراطی در جهان شناخته میشود. همچنین در ممالک اسلامی نتانیاهو به دلیل جنایاتش در غزه و اشغال قدس به یکی از منفورترین چهرههای سیاسی دنیا مبدل شده است.
نتانیاهو بهتازگی در بازدید از ویرانههای به جا مانده از پاسخ موشکی ایران در بئرشع، ادعا کرده است که میخواهد ایرانیان را نجات دهد. او مقابل دوربینها بار دیگر بحث بدهی یهودیان به کوروش کبیر را به میان کشید و گفت وقت آن رسیده است که یهودیان دین تاریخی خود را ادا کنند.
نتانیاهو در تلاش است خود را چیزی شبیه کوروش کبیر پادشاه هخامنشی معرفی کند و در این راستا مأموریتی تاریخی برای خود در عرصه منطقه تعریف کند. این توهم از کسی که هر روز سوار بر مرکب نژادپرستی و توسعهطلبی، گوشهای از منطقه را به آتش میکشد کوچکترین شباهتی با پادشاه خوشنام هخامنشی ندارد.
این توهم نتانیاهو تازه نیست ولی آنجایی تأمل برانگیز میشود که بدانیم با کمک روایتسازی از یک مأموریت تاریخی ولی ساختگی و جعلی شکل میگیرد. نتانیاهو در همین بازدید گفت ۲۵۰۰ سال پیش کوروش کبیر یهودیان را آزاد کرد و حالا او در حال فراهم کردن ابزاری برای آزادی مردم ایران است.
نتانیاهو این ادعا را سال ۱۳۹۳ هم در سخنرانی خود در کنگره آمریکا با اشاره به روایت مربوط به ماجرای «استرومردخای» مطرح کرده بود. نتانیاهو سعی میکند ریشه اختلافات امروز تهران و تلاویو را به تاریخ ارتباط دهد و به این واسطه با ایجاد تناقص میان جمهوری اسلامی ایران و مردم، خود را دشمن نظام بداند و نه مردم ایران.
کوروش برای یهودیان چه کرده است؟
۶۰۷ سال قبل از میلاد مسیح، پس از سقوط آشور و تقسیم قلمروی آنها میان مادها و بابلیان وقتی مصریان سوریه و فلسطین را تسخیر کردند، «نبو پلسر» پسر خود بختالنصر را مامور جنگ با مصرکرد. بختالنصر در نبرد کرکمیش، فرعون مصر را در هم شکست و سوریه و فلسطین را تصرف کرد. در این میان نبوپلسر درگذشت و بختالنصر بیدرنگ به بابل بازگشت و بر تخت نشست. در این دوره کشمکش میان بابلیان و مصریان با لشکرکشی مجدد بختالنصر به متصرفات مصر شدت گرفت و آنگاه که «یهویاقیم» شاه یهود، به رغم توصیهی ارمیای نبی، بر ضد بابل یا مصر متحد شد ولی بختالنصر در ۵۹۷ قبل از میلاد، اورشلیم را تصرف کرد.
به روایتی یهودیاقیم در این پیکار اسیر و به بابل تبعید شد، ولی اسارت قوم یهود پس از حمله دوم بختالنصر
رخ داد که طی آن بختالنصر بسیاری از یهودیان را به بابل فرستاد و «صدقیا» را پادشاه یهود کرد. تلاش صدقیا برای شورش علیه بختالنصر، او را به تدارک حملهی دیگری به اور شلیم برانگیخت. این بار یعنی ۵۸۶ سال قبل از میلاد، صدقیا را نیز اسیر و هزاران یهودی دیگر را تبعید یا وادار به مهاجرت به مصرکرد. سپس حصارهای شهر را ویران ساخت و پادشاهی یهودا را منقرض کرد.
طی مدت طولانی اسارت، انبیای یهودی به قوم خود تسکین میدادند که نجات دهندهای خواهد آمد و آنها را از ظلم رها خواهد کرد. سرانجام پانصد سال پس از میلاد، این کوروش هخامنشی بود که با فتح بابل، یهودیان را از اسارت نجات داد و آنها را با کاروانی از سپاهیان هخامنشی راهی بیتالمقدس کرد.
یهودیان میگویند کوروش اشیای قیمتی غنیمت گرفته شده و خزائن به غارت رفته از معبد مقدس آنها را نیز به یهودیان بازگرداند و در بازسازی معبد شانبه آنان کمک کرد.
اما یا آنچه امروز در منطقه رخ میدهد شباهتی با مؤلفههای تاریخی دوره اسارت یهودیان دارد یا عملکرد نتانیاهو شباهتی به منش پادشاه خوشنام هخامنشی دارد که «بیبی» با اتکا به آنها نقشی شبیه به کورش برای خود جعل میکند؟
برای شناخت منش این پادشاه نیکنام، سندی مهمتر از منشور کوروش وجود ندارد نخستین لوح آزادی بشر که برای جهانیان ارزشی تمدنی دارد که نگاهی عمیق مبنی بر پاسداشت حقوق بشر و ایجادصلح میان ملتها و همه مذاهب.
این چهره شبیه هیتلراست نه کوروش!
حال نتانیاهو چگونه و به چه شکل می خواهد میان دوره باستان و عصر حاضر و نقش خود با کوروش قرینهسازی کند؟ او میگوید یهودیان زیر دین تاریخی ایرانیان هستند و امروز نوبت آنهاست که ایرانیان را از دست «جمهوری اسلامی ایران» نجات دهند! او بهاصطلاح خود را حامی مردم ایران معرفی و با همین منطق، سیاست تجاوزگرایانه خود علیه ایران را توجیه میکند.
نتانیاهو بخش مهمی از استراتژی تهاجم خود در جریان جنگ ۱۲ روزه را با امید واهیِ برانگیختن مردم علیه حاکمیت تنظیم کرده بود، همان مردمی که مدعی بود مدافعشان است ولی آنها را هدف موشک و پهپاد قرار داد و بیش از هزار نفر شامل تعداد زیادی غیرنظامی را به خاک و خون کشید.
این دوگانگی و تضاد میان نقش واقعی و نقش ادعایی نتانیاهو در نقاط دیگر منطقه هم قابل مشاهده است. نسلکشی مردم در غره، تهاجم به سوریه، تجاوز به لبنان و… همه و همه از خوی متجاوز نتانیاهو و رژیمی حکایت میکند که سکان هدایت آنرا بر عهده دارد.
همانطور که گفته شد نتانیاهو تمایل بسیاری دارد خود را شبیه کوروش معرفی کند و نقشی شبیه نقش تاریخی کوروش در آزادی ملت ها برای خود تعریف کند. ولی نقشی که او امروز در منطقه ایفا میکند بیشتر به هیتلری شباهت دارد که با کشورگشایی و تجاوزگری زمینههای وقوع جنگ جهان و فجایع و زمینههای پس از آنرا فراهم کرد.
تجاوز دو هفته پیش اسرائیل به مراکز دولتی و نظامی در سویداء سوریه و دمشق با ادعای حمایت از دروزیهای سوریه در برابر نیروهای تکفیری، در واقع با هدف توسعهطلبی صورت گرفت. همان روش و ادعایی که هیتلر در حمایت از سودتلند در چکسلواکی پیش گرفت و به غصب این منطقه منجر و زمینهساز جنگ جهانی دوم شد.
هیتلر با تفکرات نژادپرستانه از سال ۱۹۳۰ با گرد هم آوردن سرزمینهای دارای تشابهات قومی و زبانی و فرهنگی به آلمان چون اتریش، لوگزامبورگ، سرزمینهای سورت در شمال غربی چکسلواکی، آلزاس و لرن در فرانسه، دالان، دانتزیک در لهستان و… را در صدر برنامههای خود قرار داد.
این بود که پس از الحاق اتریش به آلمان در ۱۹۸۳ دومین گام خود را در نشان دادن قصدش برای انضمام منطقه سودت برداشت منطقهای که جمعیتی آلمانیتبار داشت و ادعای حمایت از این جمعیت بهانه خوبی برای تصرفش بود؛ مانند اقدامی که هفته پیش تلاویو در مورد منطقه سویدا در سوریه انجام داد.
آنچه امروز در اسرائیل رخ میدهد و با نام طرح «نیل تا فرات» معرفی شده است و چند روز پیش صهیونیستها دوباره در رسانههایشان از آن رونمایی کردند، شباهت زیادی به طرحهای هیتلر دارد.
نقشه اسرائیل از نیل تا فرات
آیا تا به حال تصویری روی بازوی سربازان اسرائیلی را دیدهاید و میدانید مفهوم آن چیست؟ این تصویر نقشهی موسوم به اسرائیل بزرگ است که مرزهای آینده این رژیم جعلی را مشخص میکند، از نیل در کشور مصر تا فرات در عراق را در بر میگیرد و نماد آن با دو خط آبی در بالا و پایین پرچم این رژیم نیز به تصویر کشیده شده است.
رژیمی که ابتدا با کمک انگلیسیها به وجود آمد و در حال حاضر وسعت تمام سرزمینهای تحت اشغالش در حد و اندازه استان بوشهر ایران هم نمیشود، از دیر باز خیال ایجاد یک امپراطوری به مراتب بزرگتر از این مقدار یعنی به مراتب گستردهتر از نیل تا فرات را در سر میپروراند که تقریباً تمام جهان اسلام تا آفریقا را شامل میشود.
مرحله اول این نقشه (از نیل تا فرات) قرار بود سالها پیش با همکاری مثلث آمریکا، اروپا و اسرائیل محقق شود اما انقلاب اسلامی ایران نهتنها اجرای آن را به تأخیر انداخت، بلکه سبب شد صهیونیستها با احداث دیوارهای بتنی در اطراف سرزمینهایی که تا آن زمان اشغال کرده بودند خود را در این منطقه محدود و کوچک محصور کنند.
البته رخدادهای چند دهه اخیر از جمله انقلاب اسلامی و قدرت گرفتن جهان اسلام هیچگاه باعث نشد صهیونیستها از اجرای نقشههای خود منصرف شوند، بلکه تمام این مدت در حال طراحی نقشه، فراهم کردن امکانات و آمادهسازی شرایط برای دستیابی به اهداف خود بودند.
در اجرای مرحله دوم این نقشه که با اجرای عملیات طوفانالاقصی با مشکل مواجه و به چالش کشیده شد، آمریکا و صهیونیستهای نژادپرستِ حاکم بر آن، نقش اصلی را بر عهده دارند و کشورهای اروپایی و حتی بسیاری از ساکنین سرزمینهای اشغالی تنها ابزارهایی هستند که قرار است به شکل موقت در این ماجرا ایفای نقش کنند.
نتانیاهو و دجال!
اخیرا برخی کانالهای مجازی از صحبتهای نتانیاهو با خاخام اعظم برای زمینهسازی ظهور دجال نوشتهاند. این ویدئوها که به سالهای ۱۹۹۸تا ۱۹۹۰ مربوط است، صحبتهای نتانیاهو با خاخام صهیونیست تندروئی به نام «مناخم مندل اشنیرسون (۱۹۹۴-۱۹۰۲) معروف به ربه Rebb» رهبر جنبش افراطی صهیونیستی موسوم به حسیدیسم نوین رهبر فرقهی یهودی موسوم به « خاباد لوبا ویچ بود» چنانچه صهیونیستها به او لقب «مشایخ» (مسیح) داده بودند!
جالب است بدانید اشنیرسون نقشی اساسی در انتقال هزاران جوان و نوجوان یهودی از ایران در سال ۱۳۵۷ و آستانه پیروزی انقلاب به آمریکا و سرزمینهای اشغالی داشته است!