سپینو

0

یک‌سالگی دولت چهاردهم؛ ‏سه محوری که باید تداوم یابد

  • کد خبر : 7354
  • 16 تیر 1404 - 12:28
یک‌سالگی دولت چهاردهم؛ ‏سه محوری که باید تداوم یابد
سه رویکرد به دولت پزشکیان امکان داد مسیر متفاوتی از حکمرانی ترسیم کند. در نخستین سالروز آغاز به کار دولت چهاردهم، عملکرد کابینه مسعود پزشکیان در این سه محور کلیدی ـ انسجام ملی، آزادی‌های اجتماعی، و تعامل بین‌المللی ـ برجسته شده است.

به گزارش وفاق ملی، امروز، نخستین سالروز انتخاب مسعود پزشکیان به عنوان رئیس‌جمهور جمهوری اسلامی ایران است؛ سیاست‌مداری که در یکی از بحرانی‌ترین مقاطع تاریخ معاصر، زمام قوه مجریه را به‌دست گرفت. منطقه در آستانه یک انفجار ژئوپلیتیک ایستاده بود، ساختار اقتصاد و سیاست داخلی دچار ناترازی عمیق و مزمن شده بود، و اعتماد عمومی آسیب‌دیده نیاز به ترمیمی پرهزینه و زمان‌بر داشت. دولت چهاردهم در چنین شرایطی آغاز شد؛ شرایطی که شاید بتوان آن را یکی از پیچیده‌ترین مقاطع گذار قدرت در جمهوری اسلامی توصیف کرد.
‏دولت پزشکیان از همان ابتدا با مجموعه‌ای از «بدشانسی‌های سیاسی» مواجه شد؛ اما آنچه این دولت را متمایز می‌سازد، نه گریز از بحران، بلکه پایداری بر سه اصل بنیادین است: ایجاد انسجام داخلی و وفاق ملی، توسعه آزادی‌های اجتماعی و مدنی، و تعامل عزتمندانه با نظام بین‌الملل.
‏در حوزه داخلی، دولت تلاش کرد برخلاف الگوهای پیشین، از رویکردهای انحصارطلبانه فاصله بگیرد. شکل‌گیری کابینه‌ای متکثر، بهره‌گیری از ظرفیت نیروهای مختلف جناح‌ها، و شنیدن صدای منتقدین، همه نشان از تلاشی آگاهانه برای تبدیل ساختار قدرت به بستری فراگیر دارد. پزشکیان با اجتناب از گرفتار شدن در جدال‌های فرساینده سیاسی، توانست نوعی از رفتار حکمرانی اخلاق‌مدار را به نمایش بگذارد که در سال‌های اخیر کمتر دیده شده بود.
‏در عرصه آزادی‌های اجتماعی نیز ایستادگی او در برابر اجرای صِرف و بی‌چون‌وچرای قانون حجاب ـ که می‌توانست به تشدید شکاف حاکمیت-ملت بینجامد ـ نشانه‌ای از رویکردی واقع‌بینانه و مردم‌محور بود. این تصمیم نه به معنای عدول از قانون، بلکه بیانگر آن بود که اجرای قانون باید با حکمت، مصلحت و ملاحظات اجتماعی همراه باشد.
‏اما شاید مهم‌ترین وجه عملکرد دولت چهاردهم، پیوست دیپلماتیک آن باشد. رئیس‌جمهور با همراهی حاکمیت، مذاکراتی غیرمستقیم با ایالات متحده را کلید زد؛ تلاشی که می‌توانست بعد از سال‌ها، گرهی از بن‌بست‌های ساختاری روابط خارجی ایران بگشاید. اما درست در همین بزنگاه، حمله همه‌جانبه رژیم صهیونیستی به خاک ایران ـ که به تعبیر رهبر معظم انقلاب به «له شدن اسرائیل» انجامید ـ این روند را متوقف ساخت.
‏با این حال، به نظر می‌رسد که علت این حمله را نیز باید در موفقیت نسبی دولت در همان سه محور یادشده جستجو کرد. دشمن راهبردی ایران به این جمع‌بندی رسیده بود که کاهش شکاف میان مردم و نظام، نزدیکی ایران به توافقی اساسی با غرب، و بازسازی وجهه بین‌المللی کشور، به‌صورت بنیادین معادلات قدرت در منطقه را بر هم خواهد زد. از نگاه تل‌آویو، تداوم این روند می‌توانست به تقویت موقعیت ژئوپلیتیک ایران و تضعیف فزاینده رژیم صهیونیستی بینجامد.
‏اما هر جنگی، فارغ از هزینه‌هایش، حامل فرصت‌هایی نیز هست. حمله اخیر، یک‌بار دیگر انسجام اجتماعی و سیاسی ملت ایران را در برابر تهدیدات بیرونی نمایان ساخت. در چنین لحظاتی، مردم ایران نشان داده‌اند که فراتر از همه اختلافات داخلی، حاضرند پشت دولت و حاکمیت خود بایستند؛ مشروط به آن‌که صداقت و شفافیت در سیاست‌ورزی مشاهده کنند.
‏اینک، در آستانه دومین سال فعالیت دولت چهاردهم، پرسش این است که: آیا می‌توان این سرمایه اجتماعی را حفظ کرد؟ آیا می‌توان از این وفاق تاریخی، در جهت حل بحران‌های ساختاری کشور نیز بهره گرفت؟
‏به عنوان یک فعال رسانه‌ای و تحلیلگر سیاسی، بر این باورم که پاسخ مثبت است. اگر دولت همچنان به اصل مردم‌باوری، شفافیت و تعامل پایبند بماند و جامعه نیز، با وجود اختلاف سلیقه‌ها، اصل همبستگی ملی را پاس بدارد، آینده‌ای روشن‌تر برای ایران قابل تصور است.
‏ما می‌توانیم، اگر هم‌صدا باشیم.

لینک کوتاه : https://vefaghemelli.com/?p=7354
  • نویسنده : بهنام عبداللهی
انفرادی

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.