ایران در مسیر تغییر ساختار جمعیت
به گزارش وفاق ملی به نقل از ایرنا، نشست نخستین نشست از سلسله نشستهای «سالمندی در ایران، فرصتها و چالشهای پیشرو» یکشنه ۶ مهر توسط مرکز مطالعات اجتماعی سالمندی رهاورد با همکاری معاونت فرهنگی اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد. مجید کوششی، استاد جمعیتشناسی دانشگاه تهران در این نشست گفت: ایران در حال عبور از گذار جمعیتی است و در آستانه پدیدهای به نام «انفجار درونی» یا Population Implosion قرار دارد؛ پدیدهای که به تغییرات عمیق در ساختار سنی جمعیت منجر خواهد شد.
او افزود: امید به زندگی ایرانیان از حدود ۴۰ سال در دهه ۱۳۳۰ به بیش از ۷۵ سال در سالهای اخیر رسیده و این روند موجب رشد سریع جمعیت سالمندان شده است. به همین دلیل، نرخ رشد سالمندان بیش از ۳.۵ درصد است؛ در حالی که رشد کل جمعیت زیر یک درصد قرار دارد.
پیشبینی ۳۵ میلیون سالمند تا ۱۴۵۰
کوششی توضیح داد: برآوردها نشان میدهد جمعیت سالمندان کشور تا سال ۱۴۵۰ به حدود ۳۵ میلیون نفر خواهد رسید. او این وضعیت را «سالخورده شدن جمعیت سالمندان» نامید و افزود: در دهههای آینده، نه تنها جمعیت سالمندان افزایش مییابد، بلکه سهم سالمندان با سنین بسیار بالا (۷۵ تا ۹۰ سال) نیز بیشتر خواهد شد.
پیامدهای اقتصادی و اجتماعی
این استاد دانشگاه تهران هشدار داد که ایران در حال نزدیک شدن به پایان «سود جمعیتی اول» است و از سال ۱۴۱۰ به بعد وارد مرحلهای خواهد شد که نسبت جمعیت در سن کار کاهش مییابد.
وی گفت: اگرچه در کشورهای توسعهیافته «سود جمعیتی دوم» با افزایش سرمایهگذاری سالمندان به اقتصاد کمک کرده است، اما در ایران به دلیل پسانداز منفی، فشارهای مالی و کسری منابع بازنشستگی، این روند با چالش جدی روبهرو خواهد بود.
فقر مزمن و فشار بر خانوادهها
کوششی با اشاره به فقر مزمن در ایران اظهار کرد: حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد از جمعیت سالمندان کنونی تحت پوشش نهادهای حمایتی مانند کمیته امداد و سازمان بهزیستی هستند. او افزود: با افزایش امید به زندگی، بار مراقبت از سالمندان بیشتر بر دوش خانوادهها خواهد بود و این مسأله نیازمند سیاستهای حمایتی دقیق است.
سالمندی جمعیت؛ چالشهای پیشرو
نسیبه زنجری، عضو هیات علمی مرکز تحقیقات سالمندی، نیز در این نشست گفت: بیشترین تحولات سالمندی جمعیت ایران از دهه ۱۴۲۰ آغاز خواهد شد و در آن زمان چالشهای عمدهای مانند افزایش هزینههای درمان و توانبخشی، مشکلات صندوقهای بازنشستگی، افزایش نرخ فقر و تنهایی سالمندان به شکل جدی بروز میکند.
او افزود: در حوزه مشارکت، مسائل مهمی مانند عدم وجود سیاستهای یادگیری مادامالعمر، کاهش پسانداز، بازنشستگی پیش از موعد و شکاف بین نسلی از چالشهای اصلی خواهند بود.
ضرورت رویکرد کلاننگر
زنجری تأکید کرد: برای مدیریت سالمندی در ایران، باید رویکردی کلاننگر و همزمان اتخاذ شود. او پیشنهاد داد سیاستهایی در زمینه اصلاح صندوقهای بازنشستگی، افزایش مشارکت سالمندان در بازار کار، توسعه سیاستهای خانوادهمحور و ارتقای حکمرانی هوشمندانه در دستور کار قرار گیرد.
به گفته او، توجه به عدالت رفاهی، بازتوزیع مالیات، ایجاد فرصتهای شغلی برابر و توانمندسازی سالمندان میتواند زمینهساز یک «سالمندی سعادتمند» در ایران باشد.