در دنیای دیپلماسی، بعضی جملات هستند که در ظاهر سادهاند ولی در باطن، بوی باروت میدهند. یکی از آنها را همین چند روز پیش سفیر ایالات متحده در ترکیه و فرستاده ویژه در سوریه، به زبان آورد: «ترکیه و ارمنستان و آذربایجان سالهاست سر ۳۲ کیلومتر جاده دعوا دارند. ما میگوییم خیلی خب، این جاده را بدهید ما اداره کنیم؛ صد سال. همهتان هم از آن استفاده کنید»
وقتی کسی مثل تام باراک – سرمایهدار میلیاردر لبنانیتبار، شریک معاملات املاکی و دوست صمیمی دونالد ترامپ، و لابیگر سابق امارات در واشنگتن- با لبخندی دیپلماتیک و لحنی تجاری، پیشنهاد اجاره ۱۰۰ ساله دالان زنگزور را مطرح میکند، باید شک کرد که پشت این پیشنهاد ساده، فقط حل اختلافات منطقهای خوابیده باشد.باراک که بیشتر با معاملات املاک بزرگ شناخته میشود تا معاهدات صلح، حالا برگ تازهای از نفوذ خزنده واشنگتن در قفقاز جنوبی را ورق میزند و این بار، مقصد نهایی، درست در مرزهای شمالغربی ایران قرار دارد.شاید در نگاه اول، این پیشنهاد مثل یک واسطهگری بیطرفانه یا حتی پیشنهاد صلح بهنظر برسد.
ولی اگر عینک ژئوپلیتیک به چشم بزنیم، میبینیم پشت این جمله ساده، نقشهای نهفته است که میتواند قواعد بازی در قفقاز را به نفع آمریکا و به زیان ایران بازنویسی کند.دالان زنگزور همان ۳۲ کیلومتریست که جمهوری آذربایجان را به نخجوان وصل میکند. ترکیه مدتهاست چشمش به این مسیر است تا از طریق آن، شاهراهی به آسیای مرکزی باز کند. آذربایجان هم دلش میخواهد نخجوان را بدون عبور از خاک ایران به هم وصل کند. حالا آمریکا پا پیش گذاشته و گفته بگذارید من این گره را باز کنم اما به شرط اجاره ۱۰۰ ساله!
اگر با دید ژئوپلیتیک نگاه کنیم، این یعنی آمریکا حضور رسمی و ماندگار در مرز شمالی ایران پیدا میکند. ارمنستان عملاً کنترل بر بخشی از خاکش را به قدرتی خارجی میسپارد. و ترکیه و آذربایجان صاحب مسیری میشوند که با برچسب «بیطرفی آمریکایی» از حساسیتها کم میکند. در این معادله، یک بازیگر خاموش اما کلیدی وجود دارد: اسرائیل. تلآویو سالهاست شریک نظامی، سیاس یو اقتصادی نزدیک باکوست.
اگر آمریکا وارد این منطقه شود، یک ضلع دیگر هم به این مثلث افزوده میشود مثلثی که میتواند در آینده نهچندان دور، مرزهای شمالی را به میدان بازی علیه ایران تبدیل کند.دالان زنگزور در ظاهر فقط یک مسیر حملونقل است، اما در عمل میتواند راه ارتباط زمینی ایران با ارمنستان را تضعیف یا حذف کند.
مسیرهای تجاری و ترانزیتی را به سمت باکو و آنکارا و واشنگتن منحرف و منطقه سیونیک ارمنستان را که پیوند ژئوپلیتیکی تهران با قفقاز است به نقطه نفوذ ناتو تبدیل کند. در دنیای امروز، قدرتها دیگر برای اشغال خاک تانک نمیفرستند؛ بلکه موقعیتهای ژئوپلتیک جدید را در اختیار میگیرند تا برای رقبا خفگی ژئوپلتیک ایجاد کنند.
آمریکا دقیقاً همین کار را میکند: با اجاره یک دالان، به قلب منطقهای پا میگذارد که سالها دهلیز تنفس ایران بوده است.اگر این اتفاق بیفتد، یک حلقه دیگر از محاصره آرام اما مؤثر ایران بسته میشود. حلقهای که از اسرائیل گذشته به خلیج فارس جوش خورده و حالا مسیر دیگرش به آذربایجان رسیده و قرار است در زنگزور کامل شود.