ریشههای پیچیده کمبود شیرخشک در ایران؛ از سیاستگذاریهای نادرست تا واردات ناکافی
به گزارش وفاق ملی، موضوع کمبود شیرخشک در ایران طی سه سال اخیر بارها به صدر اخبار سلامت و خانوادهها آمده است. نگرانی والدین و خانوادههایی که نوزاد دارند، موضوعی قابل فهم و طبیعی است، اما این مسئله در بسیاری از موارد بهصورت سادهانگارانه و بدون توجه به پیچیدگیهای ساختاری مطرح شده است. در واقع، بحران کمبود شیرخشک بیش از آنکه ناشی از کاهش یا اختلال در تولید داخلی باشد، معلول تصمیمات سیاستگذاری پیچیده، تخصیص نامناسب یارانهها و مشکلات واردات شیرخشکهای رژیمی خاص است.
تولید شیرخشک در ایران؛ ظرفیت فراوان اما تقسیمبندی مبهم
بر اساس آمارها و اظهارات تولیدکنندگان داخلی، ظرفیت تولید شیرخشک رگولار (عادی) در کشور بسیار بالاست و در سالهای اخیر افزایش هم داشته است. آقای هانی تحویل زاده، رئیس انجمن تولیدکنندگان شیرخشک اطفال، میگوید ظرفیت سالانه تولید شیرخشک در ایران به حدود ۱۲۳ میلیون قوطی ۴۰۰ گرمی میرسد که در مقایسه با مصرف سالانه ۶۵ میلیون قوطی، رقمی بیش از دو برابر نیاز بازار است. این آمار نشان میدهد که از نظر تولید داخلی، کمبودی در تامین شیرخشک عادی وجود ندارد.
نکته کلیدی در این میان، تفکیک دقیق بین شیرخشک رگولار و شیرخشکهای رژیمی است. شیرخشک رژیمی نوعی از شیرخشک است که برای نوزادانی با شرایط پزشکی خاص مانند عدم تحمل لاکتوز، رفلاکس، حساسیت پروتئین یا تولد نارس تجویز میشود و بخش عمدهای از این نوع شیرخشک وارداتی است. در این حوزه، تامین داخلی توان پاسخگویی به همه نیازهای بازار را ندارد و به دلیل وابستگی به مواد اولیه خاص وارداتی، مشکلاتی بروز کرده است.
سیاستهای یارانهای؛ منشاء بخشی از بحران
مسئله یارانه شیرخشک بسیار پیچیده است. شیرخشک یکی از معدود کالاهایی است که دو بار یارانه میگیرد: هم تولیدکننده و هم عرضهکننده (داروخانهها). این دو یارانه موجب شده قیمت شیرخشک در ایران نسبت به کشورهای همسایه بسیار پایین باشد و همین موضوع زمینه قاچاق را فراهم کرده است.
طرح دارویار که در دولت سیزدهم برای کنترل قیمت و افزایش دسترسی به دارو اجرا شد، سیاست پرداخت یارانه را تغییر داد و آن را به تولیدکننده و واردکننده اختصاص داد، اما این تغییر بهدلیل مشکلات پرداخت یارانه و تاخیرها در تخصیص ارز، منجر به بروز مشکلاتی در تامین بهموقع شیرخشکهای رژیمی شد.
کارشناسان معتقدند یارانه مستقیم به مصرفکننده نهایی میتواند مصرف غیرضروری را کاهش دهد و جلوی قاچاق را بگیرد، اما در شرایط فعلی، سیاست نادرست تخصیص یارانه، بحران کمبود را تشدید کرده است.
مصرف شیرخشک؛ واقعیت یا افراط؟
موضوع افزایش مصرف شیرخشک در ایران نیز محل بحث است. پزشکان میزان نیاز ماهانه یک نوزاد به شیرخشک را حدود ۸ تا ۱۰ قوطی اعلام میکنند، اما گزارشها حاکی از افزایش ۵۰ درصدی مصرف شیرخشک طی چهار سال اخیر است. این در حالی است که نرخ تولد در کشور کاهش داشته است.
بخشی از این افزایش مصرف به تصمیمات غیرکارشناسی در دورههای قبل مربوط میشود؛ مثلاً زمانی توصیه شد که هر نوزاد ماهانه ۲۰ قوطی شیرخشک مصرف کند که بسیار بیش از نیاز واقعی است. علاوه بر این، یارانه ارزان قیمت باعث افزایش تمایل خانوادهها به استفاده از شیرخشک به جای شیر مادر شده است، که کارشناسان آن را مصرف غیرضروری و نامناسب میدانند.
چالشهای واردات شیرخشک رژیمی؛ از تامین ارز تا تولید جهانی محدود
شیرخشکهای رژیمی به دلیل ویژگیهای خاص و نیاز به مواد اولیه وارداتی، وابسته به همکاری بینالمللی و تخصیص به موقع ارز هستند. در سه سال اخیر، تاخیرهای مکرر در ارسال درخواستهای تخصیص ارز به بانک مرکزی و تغییرات پیچیده در روند پرداخت یارانه، باعث شده واردات این محصولات با وقفه روبرو شود.
از سوی دیگر، این نوع شیرخشکها تنها توسط چند شرکت بزرگ خارجی تولید میشوند و تولید داخلی مشابه همه آنها امکانپذیر نیست. مثلاً برخی مواد اولیه فقط از شرکتهای محدودی در اروپا تأمین میشود و هرگونه تعلل در واردات، کمبود در بازار را تشدید میکند. به گفته تحویل زاده، سالانه حدود ۵ میلیون قوطی شیرخشک رژیمی در کشور مصرف میشود که نیمی از آن وارداتی است و کمبود در این بخش بیشتر به چشم میخورد.
ضرورت بازنگری و اصلاح ساختار سیاستگذاری
با توجه به مشکلات پیچیده تخصیص یارانه و ارز، کارشناسان بر لزوم اصلاح بنیادین سیاستهای مربوط به شیرخشک تأکید دارند. به جای اختصاص یارانه به تولیدکننده و عرضهکننده، بهتر است یارانه مستقیماً به مصرفکننده نهایی پرداخت شود تا ضمن کنترل مصرف غیرضروری، از قاچاق و کمبود جلوگیری شود.
سازمان غذا و دارو در حال پیگیری این موضوع است، اما پیچیدگیهای طرح دارویار و ساختار فعلی، روند اصلاح را کند کرده است. در صورتی که این مشکلات حل نشود، نهتنها کمبود شیرخشکهای رژیمی ادامه خواهد یافت بلکه نگرانی خانوادهها برای تامین نیازهای نوزادان بیشتر میشود.
شیرخشک و آینده جمعیت؛ پیوندی حیاتی
بحث تامین شیرخشکهای رژیمی ارتباط مستقیمی با سیاستهای افزایش جمعیت دارد. اگرچه از لحاظ اقتصادی، تولید و تامین شیرخشک بهصرفه است، اما کمبود و نوسانات قیمت و دسترسی، خانوادهها را از فرزندآوری منصرف میکند. حل مشکل شیرخشک به عنوان کالایی حیاتی برای سلامت نوزادان، باید در اولویت سیاستگذاران قرار گیرد تا ضمن حمایت از خانوادهها، سلامت و رشد جمعیت نیز تضمین شود.
جمعبندی
کمبود شیرخشک در ایران حاصل مجموعهای از عوامل چندگانه است: ظرفیت تولید داخلی کافی اما نامناسب توزیع شده، سیاستگذاریهای نادرست یارانهای که مصرف و قاچاق را تشدید کرده، و چالشهای واردات شیرخشکهای رژیمی که به مواد اولیه و تولید محدود جهانی وابستهاند. اصلاح سیاستها، تخصیص یارانه مستقیم به مصرفکننده، و تسهیل واردات شیرخشکهای خاص، کلیدهای اصلی حل این بحران هستند. در غیر این صورت، ادامه کمبودها میتواند سلامت نوزادان را به مخاطره اندازد و نگرانیهای جمعیتی را افزایش دهد.