ذائقه شیرینی؛ یک امضای بیولوژیک ثابت؟ / نتایج شگفتانگیز پژوهش دانشگاه واخنینگن هلند
به گزارش وفاق ملی، در یکی از بزرگترین و دقیقترین پژوهشهای تغذیهای جهان، پژوهشگران دانشگاه واخنینگن هلند پرده از حقیقتی علمی برداشتهاند که میتواند بسیاری از تصورات رایج درباره مصرف شیرینیجات را دگرگون کند: افزایش یا کاهش مصرف قند، نه میل به شیرینی را تغییر میدهد و نه لزوماً باعث چاقی میشود.
این مطالعه که با دقت و دامنۀ بیسابقهای انجام شده، نخستین کارآزمایی تصادفی کنترلشده (RCT) در این مقیاس است که بهطور مستقیم رابطه بین مصرف قند و تمایل به طعم شیرین را بررسی میکند. یافتههای بهدست آمده، خلاف بسیاری از باورهای عمومی و حتی توصیههای برخی رژیمهای غذایی رایج است.
از باور عمومی تا یافته علمی
درک عمومی از رفتار تغذیهای چنین است که هر چه بیشتر شیرینی بخوریم، میل ما به آن بیشتر میشود؛ یا برعکس، با حذف شیرینیجات از رژیم غذایی، میتوان ذائقه را تغییر داد و از وسوسه طعمهای شیرین رهایی یافت. اما این مطالعه نشان داد چنین تصوری لزوماً پایه علمی ندارد.
پروفسور کیس دیگراف، سرپرست تیم پژوهش، میگوید:
«هیچیک از رژیمهای کمقند یا پرقند تأثیری معنادار بر تمایل شرکتکنندگان به طعم شیرین نداشت. تغییر در میزان قند مصرفی، موجب تغییر در ترجیحات ذائقهای افراد نشد.»
به عبارت دیگر، انسانها به طور طبیعی سطح ثابتی از تمایل به شیرینی دارند که در یک بازه زمانی بلندمدت (حتی ۶ ماهه) قابل تغییر نیست. پژوهشگران از این پدیده با عنوان «امضای بیولوژیک طعم شیرین» یاد میکنند؛ نوعی ویژگی پایدار در بدن که مستقل از ورودیهای تغذیهای عمل میکند.
نتایجی فراتر از تغذیه شخصی
یافتههای این پژوهش صرفاً در سطح انتخاب فردی باقی نمیمانند، بلکه میتوانند اثرات گستردهای بر سیاستگذاری سلامت عمومی و توصیههای غذایی رسمی بگذارند. در بسیاری از راهبردهای مقابله با چاقی و بیماریهای متابولیک، کاهش مصرف قند یکی از پایههای اصلی محسوب میشود؛ اما حالا مشخص شده که خودِ طعم شیرین عامل محرک پرخوری نیست و قطع یا کاهش آن هم منجر به کاهش اشتها یا وزن نخواهد شد.
جالبتر آنکه شرکتکنندگان پس از پایان دوره مطالعه (۶ ماه)، بهطور طبیعی به سطح اولیه مصرف شیرینی بازگشتند؛ حتی بدون اجبار یا برنامهریزی. این نکته نشان میدهد که بدن انسان در پی تعادل خاصی از طعم و انرژی است که بهسادگی قابل دستکاری پایدار نیست.
شیرینی تنها مقصر نیست
در کنار بررسی ذائقه، پژوهشگران شاخصهای مرتبط با سلامت عمومی از جمله وزن، سطح قند خون و زیستنشانگرهای بیماریهای قلبیعروقی را نیز مورد مطالعه قرار دادند. نتایج باز هم شگفتانگیز بود:
«هیچ ارتباط معناداری بین میزان مصرف غذاهای شیرین با تغییرات وزن بدن یا نشانگرهای بیولوژیک بیماری مشاهده نشد.»
بهعبارت دیگر، این پژوهش نشان داد افزایش وزن و چاقی، پدیدهای پیچیدهتر از صرفاً مصرف قند یا شیرینیجات است. عواملی مانند سطح کلی کالری، میزان فعالیت بدنی، ژنتیک، ساعات خواب و استرسهای روانی همگی در این فرآیند نقش دارند و تمرکز صرف بر یک مؤلفه (قند) شاید بیش از حد سادهانگارانه باشد.
بازنگری در توصیههای غذایی؛ از سرزنش قند تا درک چندبعدی تغذیه
پژوهش دانشگاه واخنینگن میتواند آغازگر بازنگری اساسی در الگوهای تغذیهای رایج باشد. اگر کاهش شیرینی بهتنهایی منجر به کاهش وزن یا تغییر در ذائقه نمیشود، تمرکز رژیمهای غذایی باید به سمت تنظیم کلی انرژی دریافتی، تعادل مواد مغذی، و سبک زندگی سالمتر تغییر جهت دهد.
دیگراف و همکارانش معتقدند که برای تغییر رفتار غذایی، باید به فاکتورهای پیچیدهتر از مزه و طعم پرداخت. عادتهای اجتماعی، الگوهای خانوادگی، تبلیغات مواد غذایی، و دسترسی به خوراکیهای ناسالم، تأثیر بیشتری بر پرخوری دارند تا خودِ طعمها.
جمعبندی: طعم شیرین، دشمن نیست؛ بیتعادلی، مشکل اصلی است
این پژوهش علمی معتبر، بار دیگر تأکید میکند که هیچ ماده غذایی به خودی خود بد یا خوب نیست؛ بلکه افراط و تفریط در مصرف آن است که سلامت فرد را تهدید میکند. قند یا طعم شیرین، اگر در حد تعادل مصرف شوند، نه تنها مضر نیستند بلکه میتوانند بخشی از یک رژیم متعادل و لذتبخش باشند.
پیام کلیدی این تحقیق برای عموم جامعه، کارشناسان تغذیه و سیاستگذاران حوزه سلامت آن است که:
برای داشتن جامعهای سالم، باید نگاه خود را از تقصیراندازی به سمت قندها، به سمت اصلاح کلی سبک زندگی سوق دهیم.