سپینو

0
‏تاملی بر پیشنهاد ظریف؛

‏پیمان عدم تعرض؛ آزمونی برای صلح‌سنجی؟

  • کد خبر : 9833
  • 25 مرداد 1404 - 23:06
‏پیمان عدم تعرض؛ آزمونی برای صلح‌سنجی؟
«موازنه حسن نیت» یا «پیمان عدم تعرض»؟ محمدجواد ظریف، دیپلمات کهنه‌کار، با طرح ایده‌ای نو در فارن پالیسی، خواستار تغییری بنیادین در روابط ایران و آمریکا شد. آیا این پیشنهاد، پلی به سوی اعتمادسازی است یا تلاشی عبث در دریای بی‌اعتمادی؟ تحلیلی بر طرح ظریف و امکان تحقق آن.

‏محمدجواد ظریف، دیپلماتی که در حافظه سیاست خارجی ایران همواره به «گفتمان مذاکره» شناخته شده، اخیراً در مقاله‌ای در نشریه فارن پالیسی بر ضرورت تغییر پارادایم در روابط تهران و واشنگتن تأکید کرده است.

‏ او با واژگانی دقیق، خواستار گذار از منطق «تهدید» به منطق «امکان» شد؛ تغییری که اگرچه در عرصه اندیشه بدیهی می‌نماید، اما در جهان واقعیت‌های سخت قدرت، به دشواری محقق می‌شود.

‏پیشنهاد او مبنی بر انعقاد یک «پیمان عدم تعرض» میان ایران و ایالات متحده، نقطه عزیمتی است که ارزش بررسی علمی و عملی دارد.

‏پیمان عدم تعرض در علم سیاست بین‌الملل، توافقی است که دو یا چند دولت متعهد می‌شوند طی آن از کاربرد زور علیه یکدیگر اجتناب ورزند.

‏تاریخ معاصر نمونه‌های متعددی از چنین معاهداتی به خود دیده است؛ از پیمان معروف «مولوتوف–ریبنتروپ» میان شوروی و آلمان نازی در آستانه جنگ جهانی دوم گرفته تا پیمان‌های منطقه‌ای میان هند و چین یا میان کشورهای آمریکای لاتین در دوران جنگ سرد.

‏ هرچند بسیاری از این پیمان‌ها در بوته آزمون، یا به‌دلیل بی‌اعتمادی متقابل و یا به‌سبب تغییر موازنه قدرت، نقض شدند؛ اما کارکرد اصلی آنها در همان لحظه انعقاد، ایجاد فضای تنفس و کاهش مخاطرات امنیتی بود.

‏سؤال بنیادین اینجاست که آیا در روابط ایران و آمریکا، که دهه‌ها بر بستر خصومت و بی‌اعتمادی شکل گرفته، چنین پیمانی می‌تواند به مثابه یک «پل اعتماد» عمل کند؟

‏نظریه‌های کلاسیک روابط بین‌الملل از موازنه قدرت (Balance of Power) و موازنه تهدید (Balance of Threat) سخن می‌گویند؛ اما ظریف در اینجا پارادایمی تازه را پیشنهاد می‌کند: چیزی شبیه به «موازنه حسن نیت» (Balance of Goodwill).

‏ به بیان دیگر، اگر دولت‌ها بپذیرند که نه صرفاً با محاسبه تهدیدات و نه فقط با انباشت قدرت، بلکه با ایجاد توازن در نیت‌ها و مقاصد می‌توانند از خصومت فاصله بگیرند، آنگاه شاید بتوان به امکان صلح اندیشید.

‏این ایده، در عین جذابیت، با چالش‌های جدی روبه‌روست. نخست آنکه در جهان واقع‌گرایانه سیاست، نیت‌ها همواره سیال و دستخوش تغییرند؛ و دوم آنکه حافظه تاریخی ملت‌ها، به‌ویژه در ایران و آمریکا، آکنده از بدگمانی‌های انباشته است.

‏ بااین‌حال، تجربه نشان داده است که بسیاری از پیمان‌ها— اگر در نهایت پایدار نمانند—به کاهش احتمال درگیری در مقاطع حساس کمک کرده‌اند.

‏ بنابراین، اگرچه «موازنه حسن نیت» را نمی‌توان جایگزین کامل موازنه قدرت دانست، اما می‌تواند به‌عنوان یک مکمل کارآمد، دیپلماسی را از منطق تهدید به سمت منطق امکان سوق دهد.

لینک کوتاه : https://vefaghemelli.com/?p=9833
  • نویسنده : بهنام عبداللهی
انفرادی

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.