سپینو

3

از برخورد تا گفتگوی تمدن‌ها: سرنوشت دو نظریه در جهان معاصر

  • کد خبر : 11071
  • 30 شهریور 1404 - 19:07
از برخورد تا گفتگوی تمدن‌ها: سرنوشت دو نظریه در جهان معاصر
ایده گفتگوی تمدن‌ها که توسط سید محمد خاتمی مطرح شد، پاسخی به نظریه برخورد تمدن‌های ساموئل هانتینگتون بود. این مقاله به بررسی ۲۵ سال تحولات جهانی، بازتاب جهانی این نظریه و تأثیر تحریم‌ها و مکانیسم ماشه بر ایران می‌پردازد.

وفاق ملی: دهه ۱۹۹۰ میلادی، جهان تازه از سایه جنگ سرد بیرون آمده بود و بسیاری از تحلیلگران سیاسی در جستجوی چارچوبی برای درک نظم نوین جهانی بودند. در این میان، نظریه «برخورد تمدن‌ها» (Clash of Civilizations) توسط ساموئل هانتینگتون، استاد علوم سیاسی دانشگاه هاروارد، مطرح شد. این نظریه پیش‌بینی می‌کرد که در قرن بیست و یکم، درگیری‌های اصلی نه اقتصادی یا ایدئولوژیک، بلکه فرهنگی و تمدنی خواهد بود. هانتینگتون معتقد بود تمدن‌ها – از جمله غرب، اسلام، کنفوسیوسی و سایر تمدن‌ها – در تقابل و برخورد اجتناب‌ناپذیر قرار خواهند گرفت.

این دیدگاه تاثیر زیادی بر تحلیل‌های سیاسی، برنامه‌ریزی‌های استراتژیک و حتی سیاست‌های خارجی کشورهای غربی داشت و به‌ویژه پس از حملات یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱، به چارچوب غالب در نگاه به جهان اسلام تبدیل شد. با این حال، بسیاری از منتقدان هشدار می‌دادند که چنین رویکردی می‌تواند پیش‌گویی خودتحقق‌بخش باشد و به افزایش بی‌اعتمادی میان ملت‌ها منجر شود.

نظریه گفتگوی تمدن‌ها: پاسخی متفاوت

در مقابل نظریه برخورد، سید محمد خاتمی، رئیس‌جمهور وقت ایران، در سال ۱۹۹۸ در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ایده‌ی «گفتگوی تمدن‌ها» را مطرح کرد. او تأکید کرد که تاریخ بشر تنها پر از جنگ و درگیری نیست، بلکه نمونه‌های زیادی از همکاری، تبادل فرهنگی، هنر و علم میان تمدن‌ها وجود دارد.

خاتمی پیشنهاد داد که قرن بیست‌ویکم باید قرنی برای درک متقابل، احترام به تفاوت‌های فرهنگی و گفت‌وگوی سازنده باشد، نه تسلیم شدن به دشمنی و تقابل. این رویکرد، برخلاف نگاه هانتینگتون، تاکید بر همکاری و انسان‌دوستی دارد و سعی می‌کند درگیری‌های جهانی را از طریق فرهنگ، دیپلماسی و گفت‌وگو کاهش دهد.

بازتاب جهانی و پذیرش سازمان ملل

ایده گفتگوی تمدن‌ها به سرعت بازتاب جهانی پیدا کرد. در سال ۲۰۰۱، سازمان ملل متحد این مفهوم را به رسمیت شناخت و سال ۲۰۰۱ را به نام «سال گفتگوی تمدن‌ها» نام‌گذاری کرد. در سراسر جهان، نشست‌ها، کنفرانس‌ها و برنامه‌های فرهنگی برگزار شد تا این گفتمان تازه تقویت شود و به عنوان یک جایگزین مثبت برای دیدگاه‌های بدبینانه غربی مورد توجه قرار گیرد.

این اقدام باعث شد ایران در سطح بین‌الملل چهره‌ای فرهنگی، صلح‌طلب و مدافع گفت‌وگو پیدا کند و پیام مهمی به جهان بفرستد: دیپلماسی فرهنگی و تبادل تمدنی می‌تواند جایگزین رویارویی و دشمنی باشد.

برخورد با واقعیت: تحولات بعد از ۱۱ سپتامبر

با وقوع حملات یازدهم سپتامبر، فضای جهانی به شدت امنیتی شد و نگاه غالب دوباره بر مقابله و مبارزه با تروریسم متمرکز گردید. ایده گفتگوی تمدن‌ها، هرچند به عنوان گفتمانی روشن باقی ماند، اما از میدان عمل و سیاست بین‌المللی فاصله گرفت.

در دو دهه گذشته، سیاستمداران و قدرت‌های مختلف با اقدامات و تصمیم‌های خود، هم تنش‌ها را در خاورمیانه تشدید کردند و هم مانع از گسترش عملی پروژه‌های گفتگوی تمدن‌ها شدند. جنگ‌ها، منازعات منطقه‌ای و تحریم‌های بین‌المللی، نمونه‌هایی از محدودیت‌های عملی این نظریه هستند.

ایران امروز: تحریم‌ها و مکانیسم ماشه

در حال حاضر ایران تحت فشار شدید تحریم‌های بین‌المللی قرار دارد و به تازگی مکانیسم ماشه دوباره علیه این کشور فعال شده است. این وضعیت، نه تنها بر اقتصاد ایران تأثیر گذاشته، بلکه بر دیپلماسی و روابط فرهنگی و بین‌المللی نیز فشار می‌آورد.

این تحولات نشان می‌دهد که نظریه گفتگوی تمدن‌ها، باوجود پذیرش نمادین در سطح جهانی، هنوز با واقعیت‌های سیاسی و اقتصادی جهانی درگیر است. نقش بازیگران خارجی و سیاستمداران منطقه‌ای که در طول بیست سال اخیر تنش‌ها را تشدید کرده‌اند، یکی از چالش‌های اصلی تحقق این ایده به شمار می‌رود.

آینده جهان: برخورد یا گفتگو؟

امروز، پرسش اصلی همچنان پابرجاست: آیا جهان مسیر هانتینگتون را در پیش خواهد گرفت و به سمت برخورد تمدن‌ها حرکت خواهد کرد، یا اینکه پیام خاتمی و ایده گفتگوی تمدن‌ها می‌تواند جایگزین منطقی و انسانی برای تقابل و درگیری شود؟

پاسخ این پرسش به انتخاب ملت‌ها و رهبران سیاسی بستگی دارد. همکاری فرهنگی، احترام به تفاوت‌ها و تبادل علمی و هنری می‌تواند راهی برای کاهش تنش‌های جهانی باشد، اما ادامه سیاست‌های امنیتی و فشارهای اقتصادی می‌تواند بار دیگر جهان را به مسیر تنش‌های تمدنی بازگرداند.

اهمیت گفتگوی تمدن‌ها برای صلح جهانی

ایده گفتگوی تمدن‌ها، اگرچه در عمل هنوز با محدودیت‌های جدی مواجه است، به عنوان یک گفتمان فرهنگی و انسانی اهمیت بسیاری دارد. این نظریه نشان می‌دهد که روابط بین‌الملل تنها محدود به سیاست و اقتصاد نیست و فرهنگ، تمدن و گفت‌وگو نیز نقش حیاتی دارند.

در دنیای امروز، با توجه به بحران‌ها، تحریم‌ها و فشارهای بین‌المللی، تحقق گفتگوی تمدن‌ها بیش از هر زمان دیگری ضروری به نظر می‌رسد و می‌تواند مسیر صلح و همکاری جهانی را هموار سازد.

لینک کوتاه : https://vefaghemelli.com/?p=11071
  • منبع : وفاق ملی
انفرادی

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.